فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا

پس [بعد از بازگشت به مکان قبلی] بنده‌ای از بندگانمان را یافتند 85 که رحمتی [ویژه] از جانب خویش بر او بخشیده بودیم و علمی [مخصوص] از نزد خود به او آموخته بودیم. 86

85- گفته شده است این بنده، همان حضرت خِضر بوده است، اما معرفی مجمل و مبهم او، به عنوان یکی از بندگانمان، بدون آنکه اسمی از او برده شود، نشان می‌دهد منظور همین گستردگی علم و دانش و حضور بندگانی است که پیامبر عظیم‌الشأنی همچون موسی مشتاق و بیتاب شاگردی امثال آنها بوده است. قرآن به همین وصف بسنده کرده است که او بنده‌ای بود که ما رحمت و علم ویژه‌ای از جانب خود به او عطا کرده‌ بودیم.

86- «لَدُنَّ» ظرف زمان و مکان است که مشابه کلمه «عند» [نزد] می‌باشد، ولی مفهوم نزدیکی و ویژه بودن در آن غلبه دارد. مثل: لدنک رحمه، لدنک ولیاً، لدنک نصیراً، لدنا اجراً، لدنا علماً، حناناً من لدنا، رزقاً من عندنا و...