فَأَتْبَعَ سَبَبًا
پس وسیلهای را پی گرفت 98 [=با استفاده از نیرو و تجهیزات، سپاهی را به راه انداخت].
98- سبب [جمع آن اسباب] به طناب و ریسمانی که با آن از درخت خرما بالا میرفتند یا از چاه آب میکشیدند گفته شده است، این کلمه به طور استعاره در مورد هر آنچه وسیلهای برای موفقیت و بالا رفتن باشد، مورد استفاده قرار میگیرد. از جمله واسطهها و پارتیهای قدرت و ثروت در روابط دنیائی [بقره 177 (2:177) ] و داشتن ملک و فرماندهی و ترقی کردن با آن امکانات. [ص 10 (38:10) ] فرعون نیز از وزیرش هامان خواسته بود برج بلندی برای او بسازد تا به «اسباب آسمانها» برسد و از خدای موسی مطلع شود! [غافر 36 (40:36) و 37]
نزدیک نیمی از مشتقات کلمه سبب [5 بار] در سوره کهف در بیان وسائل و امکاناتی که در اختیار ذوالقرنین برای کشورداری گستردهاش قرار گرفته بود آمده است. جالب اینکه دشنام را «سبّ» میگویند که از همین ریشه میباشد، گوئی شخص زبون، به جای همّت و هنر به خرج دادن برای غلبه بر دشمن و استفاده از «اسباب ترّقی»، از سَبّ [دشنام] که فقط حرف است، برای برتری یافتن استفاده میکند!
تبعیت از اسباب [فَأَتْبَعَ سَبَبًا]، پیروی از نظامات و قوانین و استفاده درست از امکاناتی است که در اختیار مدیران و رهبران جامعه قرار دارد. ذوالقرنین به لطف چنین حکمت و مدیریتی، به ایفای نقش تاریخی بزرگی نائل شد. اسباب را در این آیات چه بسا بتوان کارایی دولت، تشکیلات اداری، ارتش نیرومند، وحدت ملی وتجهیزات لازم دانست.