قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَاإِبْرَاهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا
[پدر] گفت: آیا نسبت به خدایان من بی رغبت [=بی اعتنا] شدهای ای ابراهیم؟ 37 اگر [از این سخنان] دست برنداری، مسلماً سنگسارت میکنم! و [اینک نیز] مدتی از من دور شو 38 [که فرصت توبه و بازگشت به تو میدهم].
37- رغبت، میل و علاقه پیدا کردن است، اما وقتی با حرف اضافه «عن» میآید [قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی]، معنای بی میلی و بی علاقگی پیدا میکند.
38- «مَلِیًّا» را مدتی طولانی ترجمه کردهاند. اما اگر فقط مدّت مورد نظر بود، باید گفته میشد: وَاهْجُرْنِی بعیداً، یا طویلاً. درست است که در املاء، عنصر زمان مستتر است، اما در این واژه مفهوم مهلت دادن، فرصت بخشیدن برای جبران خطاهای گذشته وجود دارد و بیشترین کاربرد این کلمه در قرآن ناظر به مدت زمانی است که خدا برای اصلاح و جبران گذشته در اختیار کافران قرار میدهد [اعراف 183 (7:183) ، آلعمران 178 (3:178) ، رعد 32 (13:32) ، حج 44 (22:44) و 48 (22:48) ] معنای تهدید پدر ابراهیم این بود که فعلا به جای سنگسار، مدتی به تو فرصت میدهم تا توبه کنی.