أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا

اینها کسانی بودند که خدا بر آنها نعمت [=توفیق در بندگی خالص] بخشید؛ پیامبرانی از فرزندان آدم و از [فرزندان] کسانی که همراه نوح سوار کشتی کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل [=لقب یعقوب] 50 و از جمله کسانی که هدایتشان کردیم و برگزیدیم. [آنها چنین بودند که] هر گاه آیات من بر آنان خوانده می‌شد، گریان به زمین سجده می‌افتادند. 51

50- نام اسرائیل 43 بار در قرآن آمده است؛ 41 بار بنی‌اسرائیل و فقط 2 بار اسرائیل، به عنوان لقب یعقوب(ع) [آل عمران 93 (3:93) و مریم 58 (19:58) ]. اتفاقاً هم سوره آل‌عمران با حروف مقطعه «الم» آغاز می‌شود و هم مریم با حروف مقطعه «کهیعص». و اگر در این سوره به جای اسرائیل، یعقوب آمده بود، نظم آماری حروف مقطعه آن مختل می‌شد [در آ‌ل‌عمران حروف الف و لام کاستی می‌یافت و در سوره مریم حرف عین اضافه می‌شد].

51- گاهی برخورد با یک حقیقت، انسان مستعد و هدایت‌پذیر را آنچنان متحول و منقلب می‌سازد که همچون سقفی که فرو می‌ریزد، بی اختیار بر زمین سجده می‌افتد و اشک از رخسارش جاری می‌شود، چنین حالاتی البته از پیامبران طبیعی است [ر.ک: مریم 58 (19:58) ، اعراف 143 (7:143) ، ص 24 (38:24) ، و یوسف 100 (12:100) ]، قرآن از عالمان اهل کتاب [پیروان راستین شریعت‌های پیشین] نیز چنین حالاتی را به زیبائی تمام و تکان دهنده‌ای وصف کرده است [اسراء 107 (17:107) تا 109]. شگفت اینکه این انقلاب روحی و معجزه ایمانی را، حتی برای ساحرانی که یک عمر در نوکری فرعون می‌زیستند، اما با مشاهده معجزات موسی(ع) دگرگون شدند، می‌توان دید [اعراف 120 (7:120) ، طه 70 (20:70) ، و شعراء 46 (26:46) ]. چنین فرو‌افتادنی نه از سر عادت، همچون سجده‌های بی‌توجه در نماز، بلکه از عمق وجود و با آگاهی است و اصلا قرآن به سجده افتادن ناآگاهانه و تشریفاتی هنگام تذکر به آیات خدا را تلویحاً نکوهش کرده است [فرقان 73 (25:73) - وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا].