وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى

و [به یاد آر] زمانی را که به فرشتگان گفتیم بر آدم سجده کنید [=در خدمت رشد و کمال او باشید]، 96 پس همه سجده کردند مگر ابلیس که [از این کار] سر باز زد. 97

96- سجده فرشتگان بر آدم را می‌توان با نقش معلمین در مدرسه مقایسه کرد؛ دانش آموز در آغاز جز استعداد آموزش و فراگیری هیچ دانشی ندارد، این آموزگارانند که ظرف ذهنی او را در زمینه‌های مختلف علوم، به تدریج در طول سالیان تحصیل پُر می‌کنند و سرانجام همه معلومات خود را در راه رشد و کمال دانش‌آموزان به آخر می‌رسانند. معنای سجده، همین در خدمت پدیده مافوق و برتر درآمدن است، و اگر در قرآن به دفعات به سجده ماه و خورشید و کوه و درخت و سایر موجودات در آستان پروردگار اشاره شده، معنایش رام و تسلیم و در خدمت مشیت خدا بودن است. نقش فرشتگان نسبت به انسان، همچون نقش معلمان، خارج کردن آدمیان از انواع تاریکیها به سوی نور است. به این منظور وقتی سیر تکاملی حیات از نظر مادی به اوج رسید، خداوند با دمیدن از روح خود در وجود انسان [نَفَخَت فیهِ مِن رُوحی] و اختیار و استعدادی که در نهاد آدمی قرار داد، فرشتگان را، که حامل نیروها و کارگزاران جهان هستی اند، فرمان داد در خدمت رُشد و کمال این تازه به عرصه وجود درآمده باشند.

97- نام ابلیس 11 بار در قرآن تکرار شده است. این نام از «بَلَسَ‌» مشتق شده و اِبلاس، یأس و تحیر ناشی از نومیدی و اندوه است. فرشته‌ای که سجده بر آدم بر او سخت آمد و از فرمان خدا سرپیچید، خود بزرگ‌بینی کرد و با تکیه بر برتری آتش بر خاک [یا انرژی بر مادّه]، تعصب نژادی ورزید، اما نه تنها به بزرگی نرسید، بلکه به خاطر «منیّت»، از مقام خود ساقط و از رحمت ربّ محروم و «مأیوس» شد. نام ابلیس نمایانگر همین محرومیت از رحمت ربوبی است.