إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى

منم پروردگار تو! 10 پای پوش خود به درآر 11 که تو [اینک] در وادی مقدس طوی هستی.12

10- در جمله « إِنِّی أَنَا رَبُّکَ»، تأکید «اِنَّ» و دو بار تکرار ضمیر متکلم وحده، نشان از قطعیت و اهمیت موضوع دارد.

11- کفش از پای در آوردن را ادای احترامی دانسته‌اند که معمولا در آستان بزرگان یا خانه‌ها برای پرهیز از خاک آلوده کردن فرش رعایت می‌کنیم. اما نه خدا نیازی به چنین تشریفاتی دارد، و نه کوه طور مفروش بوده است! در آن آستان، خدا علاوه بر کفش، به موسی فرمان داده بود عصای خود نیز بیفکند، عصا، تکیه‌گاه و اسلحه و ابزار چوپان‌ها، و کفش، پایپوش و محافظ آنان در مقابل سنگ‌ و سختیهای راه است. آیا با برداشتی نمادین نمی‌توان گفت به نزد خدا درآمدن و تقرّب به او تنها با ترک تعلقات و تکیه‌گاه‌های دنیائی ممکن است؟

12- عنوان «وَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» در آیه 16 سوره نازعات (79:16) نیز تکرار شده است. گفته می‌شود وادی طوی در صحرای سینا واقع شده است. در کلمه طوی مفهوم پیچیدگی نیز نهفته است [انبیاء 104 (21:104) و زمر 67 (39:67) ] ولی چگونگی آن از نظر وضعیت اقلیمی یا تاریخی و معنوی روشن نیست.