فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَاآدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى

پس [با وجود این توصیه] شیطان وسوسه‌اش کرد و گفت: ای آدم، آیا [می‌خواهی] تو را به شجره جاودانگی 101 و فرمانروائی زوال‌ناپذیر راهنمائی کنم؟ 102 [تا عمری ابدی و ثروتی تمام نشدنی داشته باشی].

101- درباره میوه ممنوعه‌ای که آدم و همسرش از آن خوردند ، سخن‌های بسیار گفته شده است. عده‌ای گفته‌اند سیب بوده، کسانی هم گفته‌اند گندم بوده است:
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم

اما در قرآن فقط گفته شده است: «به این شجره نزدیک نشوید» [فلاتقرباهذه الشجره....]
منظور از نزدیک شدن به شجره‌ای که موجب ظلم می‌شود چیست؟ البته معنای متعارف «شجره»، همان درخت قابل فهم همگان است. اما این کلمه به معانی غیر مادّی هم در قرآن به کار رفته است. همچون: «شجره طیبه» و «شجره خبیثه» [در تمثیل کلام توحیدی و کلام شرک آمیز]، «شجره ملعونه» که مفسرین به سلسله بنی امیه نسبت داده‌اند، «شجره زقوم» در قعر جهنم، و مواردی دیگر. اتفاقاً ابلیس نیز آدم و همسرش را به «شجره خلد» [شجره جاودانگی] فریب داد!
به طور کلی در زبان عربی به هر چیزی که همچون درخت دارای ریشه و اساس، تنه اصلی، شاخ و برگ و میوه و محصول باشد، شجره می‌گویند. یعنی هر چیزی که نظام و شبکه و شاخه و شعبه داشته باشد و سیستم و سلسله مراتبی همچون درخت در آن قابل مشاهده باشد. سیستم‌های حکومتی نیز ریشه در فرهنگ و عقاید مردم، تنه اصلی [زمامدار]، سلسله مراتبی همچون شاخ و برگ و عملکرد منفی یا مثبتی همچون میوه تلخ و شیرین دارند. آیا نمی‌توان شجره‌ای را که نزدیک شدن به آن موجب ظلم می‌گردد، در زبان نمادین و به گونه سمبلیک، همان پیروی از شیطان در نافرمانی از رحمان دانست که سرآغاز سلسله انحرافات بعدی می‌گردد؟

102- بزرگترین ترس و نگرانی آدمی دو چیز است: 1- پیر شدن و ترس از مرگ، 2- از دست دادن مالکیت‌های اعتباری و قدرت. این که 14 بار در قرآن به مؤمنان وعده داده شده است که در بهشت نه ترسی خواهند داشت و نه حُزنی [لا خوف علیهم و لاهم یحزنون]، عطف به همین نیاز ذاتی آدمی است که تنها در بهشت تأمین می‌گردد و اتفاقاً شیطان آدم و همسرش را در دنیا به چنین فریبی وسوسه کرد [فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ...وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَهِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ- اعراف 20 (7:20) ]. مَلک شدن آدمی، همان فرشته صفت شدن اکتسابی اوست که شایسته جایگاه بهشتی اش می‌کند، او باید در بهشتی ساختن زمین مشارکت نماید تا در رستاخیز، از میراث‌بران بهشتی باشد که در بنایش سهیم بوده است.