فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى

پس [به فرمان خدا] آن را بینداخت که ناگهان [تبدیل به] ماری [زنده] شد که به تندی می‌خزید. 16

16- «حیّ» [زنده] مقابل میت [مُرده] است و «حیه» از همان ریشه می‌باشد که برخلاف عصای ساحران، زنده بود. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است. مار شدن این عصا را، برحسب موقعیت، در سوره‌های دیگر با دو نام دیگر نیز آورده است؛ یکی: ثعبان [اعراف 107 (7:107) ، شعراء 32 (26:32) ] و دیگری جانّ [نمل 10 (27:10) ، قصص 31 (28:31) ]. در کلمه «حیه» مفهوم زنده و متحرک بودن آن جلوه می‌کند و در کلمه «جانّ» خصلت پنهان بودن [در سوراخ] و بالاخره در کلمه «ثعبان» مفهوم اژدها گونه بودن آن! قرآن دو عنوان نخست را در صحنه کوه طور که موسی تنها بود آورده است، اما کلمه ثعبان را که اژدها گونگی آن را می‌رساند، در کاخ فرعون و در مقابل آن مستکبر مطرح کرده است.