وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ

و غیر ممکن است [مردمان] شهری که [به دلیل ستمگری] هلاکشان ساختیم [به زندگی دنیائی برای جبران گذشته] بازگردند. 71

71- حلال و حرام در ذهنیت اکثر مردم تداعی کننده تکالیف شرعی، و مجاز و غیر مجاز شمردن برخی اعمال است. چنین معنائی البته در فرهنگ دینی درست است، اما بار معنائی این کلمات عام‌تر از چارچوب خاص احکام شرعی است. حلال، همان آزاد و رها کردن و رفع موانع و گشودن گره‌هاست، همچون حل و جذب غذا در بدن، اما حرام تداعی کننده نوعی سدّ و مانع شرعی، طبیعی [مثل ممانعت خاک و هوای کویر از رویش گل و گیاه] و قانونی [مثل: ممانعت از رانندگی در حال مستی یا زیر 18 سال] و غیره می‌باشد.
واژه «حرام» 25 بار در قرآن آمده است که 23 مورد آن مرتبط با حریم و حرمت‌های مرتبط با حج است. مثل: مسجدالحرام، شهرالحرام، بیت الحرام، مشعرالحرام. سوای این موارد، آیه 116 سوره نحل (16:116) معنای حلال و حرام «شرعی» دارد و آیه 95 این سوره (21:95) [انبیاء] معنای حرام طبیعی، یعنی محال و غیرممکن بودن بازگشت مردگان به دنیا. به طور خلاصه حرام محدودیتی است با قانون شرعی، عرفی یا طبیعی.