وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ
و از مردم، کسی [یا کسانی] است که خدا را یک سویه [=سطحی و خودخواهانه] عبادت میکند؛ 15 پس اگر خیری [از ایمان آوردنش] به او برسد، بدان مطمئن [=دلگرم] میشود، و اگر فتنهای [از ناحیه مخالفان] به او اصابت کند، 16 تغییر جهت میدهد 17 [=انقلاب ارتجاعی میکند؛ چنین کسی] دنیا و آخرت را باخته است. این است همان زیان آشکار.
15- «حرفِ» هر چیز، طرف و جانبی از آن است. مثل حرف خانه، درخت، اتومبیل و غیره. همه جانبه دیدن مسائل و کلنگری، شرط موفقیت است، اما نگاه یک سویه و جزءنگری، آدمی را به خطا گرفتار میکند. به این دلیل عبادت کردن خدا به طمع منافع دنیائی با ایمان مغایرت دارد.
تحریف کلام نیز برگرداندن مراد گوینده [یا نویسنده] از منظور صریح و جامع او، به معنائی است که شنونده [یا خواننده] برای توجیه افکار خودش دوست دارد فهمیده شود. منحرف نیز کسی است که از راه مستقیم به چپ یا راست رفته باشد. چنین است جاده انحرافی، زاویه انحرافی، سؤال انحرافی و...
16- نیمی از آیات این سوره [از جمله 17 آیه نخست] در سومین سال هجرت در مدینه نازل شده است. گویا پس از پیروزی مسلمانان در مصاف با سپاه نیرومند قریش، در نبرد «بدر»، کسانی با پیشبینی آینده موفقیتآمیز مؤمنین به اسلام گرویدند، اما شکست «اُحُد» و مصیبتهای متعاقب آن در سومین سال هجرت، آنها را به تغییر جبهه و بازگشتی ارتجاعی به همان آداب و سنن جاهلیت برگرداند.
17- انقلاب وجه، تغییر جهت دادن رویکرد و کنار گذاشتن آرمان و عقیده قبلی است. این آیه درباره سومین گروه بیتوجه به آخرت است. اینها در ظاهر ایمان میآورند، اما ایمانی مردّد و مصلحتی و در حاشیه تا اگر منافعی داشت بمانند و گرنه برگردند.