وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ

و [کیفر] ایشان را گرزهائی از آهن است. 30

30- «مَقَامِعُ» جمع «مِقْمَعَه»، به معنای ظاهری گرز است، گرزی برای دفع و طرد دشمن. اصل این کلمه همان دفع کردن است. اما نکره آمدن «حدید» [مَقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ] نشانگر ماهیت ناشناخته آن است و اگر همان آهن شناخته شده بود، با الف و لام معرفه می‌آمد. ثانیاً معنای اصلی حدید، از ریشه «حَدْ»، همان حد و مرزی است که مانع تجاوز بیگانه می‌شود، حدید نیز معنائی مشابه مقامع دارد. اگر به آهن حدید گفته شده، به دلیل صلابت آن در ساخت ادوات جنگی است که دشمن را دفع می‌کند و اگر به چشم تیزبین و دقیق یا زبان تیز و گزنده حدید گفته می‌شود [ق 12 (50:12) و احزاب 19 (33:19) ] به دلیل همان نافذ بودن نگاهی است که نادیدنیها را کنار می‌زند و مخالف را با زبان محکوم و مطرود می‌کند. صرف نظر از معنای ظاهری آیه، منظور مکانیسمی است که ستمگران را از سعادت آخرت مانع می‌شود و دفع می‌کند.