كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ

که هرگاه بخواهند از غمی در دوزخ برون آیند، 31 بدان بازشان گردانند 32 و [به آنها گفته می‌شود] بچشید عذاب سوزان را.

31- معنای اصلی غم، پوشاندن است، به همین دلیل به ابر فراگیری که خورشید و آسمان را می‌پوشاند، «غمام» می‌گویند. و حزن و اندوهی را نیز که بر آدمی تسلط می‌یابد غم می‌نامند. به نظر می‌رسد منظور از غمی که دوزخیان را فرا می‌گیرد، عام‌تر از غم و غصه‌ای باشد که بر دل آنان سایه می‌افکند، این غم، فراگیری و سلطه آثار و عواقب عملکردهای ستمگرانه است.

32- این غم چون درونی و ذاتی است، ناشی از محیط بیرونی نیست که بتوان از آن خارج شد، اصلاً دوزخ چیزی جز تشعشع همان درون‌های آتش‌زا نیست، به گونه‌ای که ستمگران را اگر به بهشت هم ببرند، آنجا را نیز دوزخی می‌کنند. آتش دوزخ به تعبیر قرآن از دل‌ها زبانه می‌کشد [نَارُ اللهِ الْمُوقَدَهُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ- همزه 6 (104:6) ] و سوخت این آتش نه نفت و هیزم، بلکه آدمیان سنگدل و سنگ‌هایند [...وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ...- تحریم 6 (66:6) ].