ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ

تا [پس از انجام مناسک،] آلودگی [ظاهری و باطنی] خویش فرو نهند 46 و به نذرهای خویش وفا کنند و بر آن خانه آزاد [از هر مالکیت،] طواف کنند. 47

46- «تَفَثَ» را اهل لغت چرک و آلودگیهای ظاهری، حاصل از گرد و غبار سفرهای طولانی قدیم در راههای خاکی شمرده‌اند، که با کوتاه کردن ناخن و تراشیدن موی سر [حلق و تقصیر] و شستشوی بدن باید زائل می‌شده است. حاجیان این عمل را پس از قربانی و خروج از احرام انجام می‌دهند. اما از آنجائی که همه مناسک و شعائر حج جنبه نمادین و پیام هدایتی دارد، به نظر می‌رسد توصیه به پاکیزگی ظاهری پس از پایان مراسم، اشاره‌ای است به فرو نهادن و از خود دور کردن همه آلودگیهای اخلاقی پس از نائل شدن به منزلگاه قربانی و فنای در راه دوست. چرا که اگر منظور همین پاکیزگی ظاهری بود، باید همچون مراسم و مهمانیها، قبل از رسیدن به خانه و شروع به مناسک انجام می‌شد، نه در پایان آن به هنگام خداحافظی!

47- کلمه «عتیق» 2 بار در قرآن و هر دو بار نیز در همین سوره [آیات 29 (22:29) و 33 (22:33) ] تکرار شده است. عتیق را به دلیل قدمت خانه، که گویا از زمان آدم وجود داشته، کهن معنا کرده‌اند، همانطور که اشیاء کهنه و قدیمی را عتیقه‌جات می‌گویند. برخی نیز مفهوم نفیس و گران‌بها، بزرگوار، کریم و ارجمند را برای آن قائل شده‌اند، همچنانکه مردم عتیقه‌جات را در ویترین می‌گذارند و نفیس می‌شمرند. آزادی را نیز «عُتْق» و برده و غلام آزاد شده را عتیق می‌گویند. از طرفی در قرآن آمده است اولین خانه‌ای که [آزاد از مالکیت‌های شخصی] برای مردم ساخته شد، همان است که در مکه مبارک است [آل‌عمران 96 (3:96) ]. با این نشانه آیا نمی‌توان گفت بیت‌العتیق، خانه آزاد شده [از تعلقات دنیائی] است؟