وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ

و از مردم، کسی [یا کسانی] درباره خدا بی هیچ دانشی مجادله می‌کند و [به جای خدا] از هر شیطان [صفت] بی ‌خیر و سرکشی پیروی می‌کند. 3

3- «شَیْطَانٍ مَرِیدٍ» به سران سرکش و بد سرشتی گفته می‌شود که به هیچ قانون و قید و بند اخلاقی پایبند نیستند و هیچ خیر و خدمتی برای مردم ندارند. دو مفهوم کلی برای این کلمه، با توجه به موارد کاربرد آن، می‌توان استنباط کرد:
1- تمرّد نسبت به قانون و عدم تمکین به حقوق مردم- مؤمن به نیروی تقوا خود را در حریم و حدود الهی حفظ می‌کند، اما شیطان [از ریشه شطن- خروج از مدار و محدوده] به کسی گفته می‌شود که به هیچ قانون و قراری مقید نیست و هر چه دلش بخواهد می‌کند. مفهوم برداشتن حریم و تجاوز از حدّ و مرز را در کاربردهای مختلف این کلمه، در این موارد می‌یابید: برگ‌های شاخه را کند و آن را لخت کرد، آن چیز را برید و قطع کرد، آبروی فلانی را برد، پا از گلیم خود درازتر کرد و از حدّ خود تجاوز نمود، آن را صاف و صیقل کرد، تمرّد کرد، یاغی شد، سرکشی کرد...
2- بی خیر و خدمت برای مردم- المرداء- شنزاری که چیزی نمی‌رویاند، زمین خالی از گیاه. اَمْرَد- جوانی که هنوز بر صورتش ریش نروئیده است.
«شیطان مرید» را به جای «الله» پیروی کردن، نشانگر نهایت ناسپاسی کسانی است که ولی نعمت و رازق خود را رها کرده و از شیطان صفتانی در دنیا پیروی می‌کنند که هیچ خیر و خاصیتی برای آنان ندارند. در این سوره از نظر مردم شناسی سه گروه را با جمله: «ومن الناس...» معرفی کرده است. اولین آنها که در این آیه معرفی شده‌اند، عوام‌الناس مقلدی هستند که بی‌هیچ شناختی از هر صاحب قدرت و شهرتی پیروی می‌کنند.