كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَـوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ

ـ [با آنکه] بر او [=مجادله کننده یا شیطان] مقرّر شده است 4 که هر که او [=شیطان] را به ولایت [=دوستی و سرپرستی] گیرد، 5 پس مسلماً [شیطان] گمراهش می‌سازد و به عذاب سوزانش می‌رساند.6

4- مکتوب کردن قول و قرار و عهد و پیمان، در روزگاری که عموم مردم بیسواد بودند، شکل ثابت قانونی و قابل مراجعه دادن به آن داشته است. در اینجا منظور همان سخنی است که پروردگار در پاسخ به ادعای ابلیس در گمراه کردن بندگان، به عنوان یک اصل و قانون، فرمود که هر کس از او پیروی کند دوزخی خواهد شد [اعراف 18 (7:18) ، اسراء 63 (17:63) ، ص 85 (38:85) ].

5- ولایت، نه دوستی معمولی و متعارف، بلکه وابستگی و ارتباطی است که به سرپرستی و کارسازی و تسلط منتهی می‌شود. به ولایت شیطان درآمدن، همان تسلیم و وادادگی در برابر تحریکات او و پیروی از گام‌های گمراه کننده‌اش می‌باشد. در این آیه کوتاه 6 بار ضمیر سوم شخص غائب [ه] تکرار شده است، بسیاری از مترجمان همه این ضمائر را به شیطان نسبت داده‌اند، اما به نظر می‌رسد اولین ضمیر به شخص مجادله کننده و دومین ضمیر [انّه] به همین اصل عواقب ولایت‌پذیری شیطان برگردد.

6- معنای هدایت، نه «راه»نمائی، بلکه «راه»بری و رساندن به مقصود است. از گام‌های شیطان پیروی کردن، پیرو را به همان جائی می‌برد که جایگاه شیطان است.