الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُـولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَـوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
همانهائی که به ناحق از دیارشان اخراج [=آواره] شدهاند، تنها به این [گناه] که میگویند: صاحب اختیار ما خداست [نه بُتها و متولیان بتکده]. 57 و اگر خدا [در نظام طبیعی و تشریعی خود] برخی مردم [ستمگر] را توسط برخی [مدافعان حقوق مردم] دفع نمیکرد، بی تردید صومعهها و دِیرها و کنیسهها و مساجد، که نام خدا در آنها فراوان یاد میشود، ویران میگردید، و خدا [در این نبرد تاریخی حق و باطل] مسلماً کسانی را که او را [در دفاع از حقایق ایمانی و حقوق بندگان] یاری میکنند، یاری خواهد کرد، مسلماً خدا بسیار نیرومند شکستناپذیر است. 58
57- منظور همان مهاجرانی است که به جرم ترک بُتپرستی و ایمان به خدای یکتا، از مکه اخراج شده و در پناه انصار در مدینه اسکان یافته بودند.
58- دست قدرت خدا از آستین آزادگان ملتها بیرون میآید. این خود مردم هستند که باید غیرت به خرج دهند و با اتحاد و همبستگی ملی، ستمگران را از مواضع قدرت برانند. نسبت دادن امر دفاع به خدا [دَفْعُ اللهِ] در حالی که او دخالت مستقیم نمیکند، دلالت بر ویژگیهائی در روح و روان ملتها میکند که اگر در معرض ظلم و ستم قرار گیرند، همچون گیاهان و حیوانات، به تدریج، سیستم دفاعی مغزی آنان، غیرتها و قدرتهای ذاتی خاموش شدهای را برمیانگیزد و به فعالیت و تحرک وا میدارد. این همان یاری خدا به کسانی است که [بندگان] او را یاری میکنند. وقتی ملتی بیدار شد و به حرکت درآمد، نظاماتی که خدا در جوامع انسانی مقدّر کرده، به یاری او میآیند.