أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
آیا [این منکران] در زمین سیر [=سیاحت و جهانگردی] نمیکنند 61 تا دلهائی [عبرتآموز] برای آنان پدید آید که بدان تعقل کنند، یا گوشهائی که بدان بشنوند؟ پس [اگر میبینید که عبرت نمیگیرند] این چشمها نیست که کور میشود، بلکه دلهائی که در سینههاست کور میشود. 62
61- در قرآن 7 بار فعل امر «سیروا» [سیر و سفر کنید] آمده و 7 بار [عدد کامل] نیز با جمله: «افلم یسیروا» [چرا سیر و سفر نمیکنند] به زمینچسبیدگان بیهمت از سیاحت مذمت شدهاند!
چنین سیر و سفری، نه صرفاً برای گردش و تفریح، بلکه برای نظاره در چگونگی سرنوشت امتهای پیشین [کیف کان عاقبه الذین من قبلهم] است. یعنی بررسی تاریخ گذشتگان که 12 بار تکرار شده است و یکبار نیز [عنکبوت آیه 20 (29:20) ] این سیر و سیاحت به منظور زمینشناسی و دیرینهشناسی، برای کشف آثار اولیه پیدایش حیات در کره زمین توصیه شده است.
62- دل آدمی همان شخصیت و مرکز عواطف و عقل و احساسات اوست که با کسب تجربه و عبرتآموزی ساخته میشود و متحول میگردد، پس اگر دل بصیر و بیدار نشده و به اصطلاح این آیه کور شده باشد، اطلاعات حاصله از ابزارهای چشم و گوش [دیدنها و شنیدنها] را نمیتواند درست پردازش و نتیجهگیری کند و سیر و سیاحتها به تماشا و خوشگذرانی خلاصه میگردد.