وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُـولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

و ما پیش از تو هیچ رسولی و پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه هر گاه آرمانی را قصد می‌کرد [تا مردمان را گامی در مسیر هدایت پیش ببرد]، شیطان در آرمان [=اهداف و برنامه‌های رسالت] او القاء [شبهه و تردید] می‌افکند. 65 اما خدا آنچه [از شبهات و فریب‌ها که] شیطان القاء می‌کرد، زائل و سپس آیات خود را استوار می‌ساخت و خداوند بس دانای حکیم است. 66

65- «تَمَنَّى» و «أُمْنِیَّتِهِ»، از ریشه «مَنی»، به گفته لغت شناسان، تقدیر و اندازه‌گیری است. نطفه انسان را از آن جهت «منی» می‌گویند که پروردگار علیم و حکیم در کروموزوم‌ها و ژن‌های آن اندازه و نظم شگفت‌آوری تقدیر کرده است. مرگ نیز از آنجائی که مخلوق خدا [سوره ملک آیه 2 (67:2) ] و مقدّر اوست، «منیه» نامیده شده است. آرزو کردن را هم که تنظیم تصوراتی در ذهن و سامان دادن خیالاتی در دل است، «تمنّی» گفته‌اند [آل‌عمران 183 (3:183) ]. اما «أُمْنِیَّتِهِ» خودِ آرزوها و محصول چیزی است که در ذهن یا قلب آدمی پدید می‌آید.
نسبت دادن تمنّی و امنیته به رسولان، مسلماً از نوع آمال و آرزوهای دنیاپرستان و هوس‌های مادّی نیست، آنها آرزوئی جز سعادت مردمان در پیروی از حق و دوری از شرک و گمراهی نداشتند. بنابراین امنیته آنان همان تدابیر حساب شده و به قدر و اندازه آنان، یعنی رسالت‌شان بوده است.

66- مضمون این آیه و نیز آیات 112 (6:112) و 113 سوره انعام، به وضوح آشکار می‌سازد که در مشیت خدا آزادی بیان منکرانِ رسولان و انبیاء در القای شبهات شرک‌آمیز و کفرآلود در دنیا به رسمیت شناخته شده است، و گرنه چگونه ممکن است خدای قادر، مخالفان رسولان و پیامبرانش را مدت و مهلت دهد؟ آنها در بُعد فکر و عقیده، مادام که دست به اسلحه نبرده بودند، در مخالفت خود آزاد بودند. اما شبهات آنها در برابر استحکام حق، یارای مقابله نداشت و نابود می‌شد. امروز نیز با استناد به این آیات و مشابه فراوان، می‌توان گفت از نظر عقیده و آرمان و تبلیغ آن به هر شکل ممکن [فیلم، تأتر، کتاب، سخنرانی...] در یک جامعه اسلامی قرآنی باید مخالفین آزاد باشند. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ کتابی که از جانب آفریدگار عالم نازل شده، بیدی نیست که با باد زمانه بلرزد. این ضعف ذهنی و عدم اعتماد به نفس برخی دین‌داران سطحی و استبدادزده است که می‌خواهند ناتوانی مطالعاتی خود را با شکستن قلم‌ها و بریدن زبان‌ها بپوشانند.