وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ

و آنها که آنچه باید [از انفاق و صدقات] بدهند، می‌دهند و با این حال دل‌هاشان از اینکه بازگشت کننده به سوی پروردگارشان هستند، [از کاستیها و قصور خود] نگران است. 43

43- وَجَل را نیز ترس ترجمه می‌کنند. از پنج باری که این واژه در قرآن تکرار شده، سه مورد آن با قلب آمده است: «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» [انفال 2 (8:2) ، حج 35 (22:35) ، مؤمنون 60 (23:60) ] و 2 مورد دیگر [حجر 52 (15:52) و 53 (15:53) ] نیز در توصیف دل نگرانی و اضطرابی که بر ابراهیم(ع) نسبت به مهمانان ناشناخته [فرشتگانی که در قالب آدمی] بر او وارد شدند، دست داده بود. از مجموعه این موارد چنین فهمیده می‌شود که وَجَل، ناآرامی و اضطرابی درونی نسبت به خطری در آینده است. این آیه در وصف کسانی است که به همه تکالیف خود عمل می‌کنند و همه حقوق اجتماعی خود را به نیازمندان می‌پردازند، اما چون می‌دانند رهرو مسیری به سوی ربّ عظیم هستند، از مختصر انجام تکالیف راضی و قانع نمی‌شوند و اعمال کثیر خود را در برابر پروردگار قلیل می‌شمارند. ر ک به خطبه 176 نهج البلاغه [أنّ المؤمن لا یمسی ولا یصبح إلا ونفسه ظنون عنده فلا یزال زاریا علیها ، ومستزیدا لها] و خطبه 193 در وصف متقون [لا یرضون من اعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر].