وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
و کسانی که [امکاناتی برای] زناشوئی نمییابند، باید [در شرایط تجرد] پاکدامنی ورزند تا [زمانی که] خدا از فضل خویش بی نیازشان گرداند. و کسانی که تحت تسلط شما هستند و طالب تنظیم قراردادی [برای بازخرید آزادی خود] میباشند، اگر در آنها خیری سراغ دارید، بپذیرید و [حتی] از مال خدا که به شما ارزانی داشته [برای آزادسازی آنها] بپردازید. 29 و زنان اسیری را که در اختیار دارید، اگر قصد پاکدامنی [=تشکیل خانواده] دارند، 30 به تنفروشی وادار نکنید تا به منافع زندگی دنیائی برسید و هر کس آنها را وادار کند، خدا بعد از این اجبار آمرزنده مهربان است.
29- گرفتن اسیر در مناسبات میان قبائل عرب و مبادله یا نگهداری آنها، با بردهداری غرب که به عنوان نیروی کار از آنها استفاده میشده، تفاوت ماهوی دارد. برخورد اسلام با موضوع اسیران جنگی، به جای نفی ناگهانی و بخشنامهای، که امکان پذیر نبود، برچیدن تدریجی این معضل از طریق تربیت مسلمانان و تغییر مناسبات بین اسیر و آزاد بود. توصیه این آیه به مسلمانان برای تنظیم قراردادی برای آزادی آنان، حتی از بودجه عمومی، نشان دهنده جهت گیری اسلام برای نفی تدریجی بردهداری میباشد.
30- «تحصّن» از ریشه «حِصْن» [قلعه]، به طور مجازی در مواردی که معنا حفظ و نگهداری مورد نظر باشد، مثل زنانی که خود را از بیعفتی و ناشایستگیهای اخلاقی دور میدارند، به کار میرود. همچنین زنی که در حِصن ازدواج و تعهدات آن درآمده باشد. تحصّن [در باب تفعّل] گرایش به عفت را نشان میدهد.