اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

خدا نور آسمان‌ها و زمین است. مَثَل [=مقایسه قابل فهم] نور او، همچون چراغدانی است، که در آن چراغی است. آن چراغ در حبابی بلورین است و آن حباب همچون ستاره‌ای درخشان از [روغن] شجره مبارک زیتونی افروخته می‌شود که نه شرقی است و نه غربی. 32 نزدیک است روغنش، هر چند آتشی به آن نرسیده باشد، [خود به خود از شدت صفا] بدرخشد. نوری است بر فراز نوری [=سلسله مراتبی از هدایت]. 33 ‌خدا آن را که بخواهد [=شایسته بداند] به نور خود هدایت می‌کند و خدا مَثَل‌ها برای مردم می‌زند و خدا بر همه چیز آگاه است.

32- این مَثَل، استعاره [Metaphor] و مدلی است برای فهم هدایت الهی. مشکات، جایگاه چراغ است که در روزگار قدیم محفظه‌ای شکاف مانند با دری شیشه‌ای در دیوارهای ضخیم تعبیه می‌کردند تا چراغ محفوظ [از آسیب یا آتش‌سوزی] بماند و امروز به گونه دیگری، آن را محفوظ می‌دارند. به تعبیری از امام صادق(ع)، مشکات، سینه مؤمن، و مصباح[چراغ] قلب مؤمن است. قرآن نیز سینه را جایگاه قلب شمرده است [...تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ- حج 46 (22:46) ]. فتیله چراغ، برای حفاظت در برابر باد و یکنواختی پرتو آن، در درون حبابی شیشه‌ای یا بلورین قرار داده می‌شود [الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ]. قلب آدمی نیز که چراغ راه او محسوب می‌شود، لازم است در حباب و حریم محافظی از شرّ شیطان قرار گیرد که نورش خاموش نگردد. این زجاجه [حباب بلورین] که فتیله چراغ را احاطه کرده، نور آنرا همچون خورشیدی درخشان به اطراف پخش می‌کند.
قبل از آنکه برق اختراع شود، چراغ‌ها پیه سوز و پُر دود بودند و روغن زیتون خالص‌ترین و صاف و بیدودترین سوخت‌ها محسوب می‌شد. قلب آدمی نیز، اگر مایه محبّت و هدایت از محبوب بگیرد، نورانیت و گفتار و رفتارش خالص و خیر مطلق برای بندگان می‌گردد. مگر نه این است که قرآن خود نوری بود که خدا از طریق روح‌الامین بر قلب پیامبر القاء کرد [شعراء 194 (26:194) و بقره 97 (2:97) ] و از طریق رسول نیز به دیگران منتقل شد [وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا... جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ- سوره شورا 52 (42:52) ]، این همان نور توحیدی نیالوده به دود شرک است.
واژه‌های «شجره» [نماد شبکه و سیستم Network] و زیتون [نماد خلوص و روشنی] نیز در قرآن به معانی مجازی خود به کرّات به کار رفته است، اما نه شرقی و نه غربی بودن آن، شاید نفی زمانی طلوع و غروب و نفی مکانی جهت جغرافیائی آن باشد [والله اعلم].

33- چراغ‌های دیروز با روغن روشن می‌شدند و چراغ‌های امروز از نیروی برق. روغن نیازمند کبریت، و برق نیازمند نیروی محرکه بیرونی است. اما سوخت چراغ ایزدی، ذاتی و زاینده است [وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ]. این البته مَثَلی است که خدا برای فهم ما از نور هدایت خود می‌زند.