أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْـأَبْصَارِ
آیا ندیدی [نیندیشیدهای] که بی تردید خداست که ابرهائی را [قطاروار و با تأنی] میراند، 47 سپس مابین آنها پیوستگی و اتصال برقرار میسازد؛ سپس آنها را روی هم متراکم میسازد، پس [از این مرحله،] دانههای باران را میبینی که از لابلای آن [ابر] بیرون میآید. 48 و [همچنین] از آسمان، از کوه هایی که یخ در آن است، [برف یا تگرگ] نازل میکند، 49 سپس آن را به هر که [یا هر کجا] که خواهد [طبق نظاماتی مقدّر] میرساند و از هر که [یا هر جا] که خواهد باز میدارد. [در چنان انقلاب جوّیست] که درخشش برق آن [آذرخشِ ناشی از رعد و برق،] نزدیک است دیدگان را ببرد [=چشم را کور کند].50
47- در این آیه، سوق دادن ابرها به سوی مقاصد معلوم را با فعل « یُزْجِی» [در: یُزْجِی سَحَابًا] وصف کرده است. «زَجَوَ»، راندن چیزی با ملایمت و آهستگی برای مرتب شدن آن است. مثل حرکت دادن قطار شتر در صحرا [مفردات راغب]. این تشبیه، تمثیل مناسبی برای شکلگیری ابرها در آسمان است که با واقعیتهای شناخته شده علمی انطباق دارد.
در ضمن آیه 48 سوره روم (30:48) نیز به تشکیل ابر و بارانهای جبههای ارتباط دارد و مقایسه انطباقی این دو آیه، بیانگر نظریات علمی Byerkness دانشمند نروژی در نیمه اول قرن بیستم میباشد. منظره ابرهای آسمانی از زمین همیشه به صورت پوشش صفحهای و لکه است. توده بودن، ضخامت داشتن و به روی هم قرار گرفتن نکاتی است که از داخل یا از بالای ابرها یا از طریق محاسبات و اندازهگیریها تشخیص داده شده است در حالیکه هنگام نزول این آیات در عربستان امکانپذیر نبوده است. برای توضیحات بیشتر میتوانید به کتاب «باد و باران در قرآن» نوشته مهندس مهدی بازرگان صفحات 372 ، 381 ، و 406 مراجعه کنید.
48- «وَدْقَ» دانههای ریزِ بارور کننده و درشت شونده اولیه باران است که درتوده مختلط ابرها در ارتفاعات متوسط شروع به تشکیل و تکثیر کرده، در طبقات پائینتر درشت میشود و از لابلای ابرها خارج میگردد.
49- اگر توده ابری در اثر فشار باد 6 کیلومتر صعود نماید، حرارتش 60 درجه سانتیگراد پائین میآید، به طوری که حتی در تابستان مناطق گرمسیر میتواند منجر به تقطیر بخار آب و انجماد قطرات به صورت سوزنهای یخ یا صدفها و برگههای برف شود.
باران طوفانی، از ابرهای انباشته مطبّقی میریزد که تا ارتفاعات بیش از 10 کیلومتر صعود میکنند. این ابرهای جوشان و خروشان، به صورت کوههائی در میآیند که قسمتهای بالای آن مستور از سوزنهای یخ و برگههای برف و گاهی مملو از تگرگ است. تا قبل از جنگ جهانی اول، که هواپیماها توانستند به بالای ابرها برسند و خلبانان پردههای بافته شده از یخ را، که همان ابرهای مرتفع است، مشاهده نمایند، کسی خبر از وجود یخ یا برف و تگرگ در ابرهای آسمان نداشت. این قضیه پس از مشاهده مستقیم و محاسبات ترمودینامیک مکشوف و معین گردید. [برگرفته از مجموعه آثار 7 ص 308 از مهندس مهدی بازرگان]
50- صعود انقلابی و طبقه به طبقه بادهای مرطوبِ گرم شده و تشکیل کوههای مرتفع از ابرهای یخ زده و انباشته، توأم با رگبارهای شدید در میان رعد و برقهای پیاپی میباشد [همان، ص 309].