وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده داده که آنان را در زمین [=سرزمین و کشورشان] جانشین [حاکمان ناصالح موجود] گرداند، همچنانکه [طبق سنت‌های تاریخ،] پیشینیان ‌شان را جانشین [ستمگران حاکم بر آنها] کرد. 56 و [عمل به] دین‌شان را، که خدا برای آنها پسندیده، امکان پذیر خواهد ساخت 57 و ترس آنها [از دشمنان] را به امنیت مبدّل خواهد ساخت؛ [بنابر این] مرا عبادت کنید 58 و چیزی را [در بیم و امیدهای زندگی] با من شریک مسازید و آنکه پس از این [عنایات و آگاهیها] انکار ورزد، پس آنان همان حریم شکنان حق‌اند.59

56- سیر تاریخ نشان دهنده این حقیقت است که دولت ستمگران دوامی نخواهد داشت و ملت‌های برخاسته در راه حق و خواستار عدالت اجتماعی، سرانجام پس از صبر و استقامت، پیروز و حاکم بر سرنوشت خویش خواهند شد. اگر جز این بود، با تحقیر و تضعیف دائمی ملت‌ها و تقویت پایه‌های قدرت، باید نظامات استبدادی ابدی می‌شدند. آیات متعددی در قرآن به این حقیقت اشاره دارد. از جمله قصص 5 (28:5) ، یونس 14 (10:14) و 73 (10:73) ، اعراف 129 (7:129) ، و نمل 62 (27:62) .

57- فعل «نُمَکِّنَ»، از ریشه «مَکَنَ» معنای قدرت و تسلط و دسترسی یافتن به «امکانات» برای رسیدن به خواسته‌ها می‌باشد. بیش از همه سوره‌ها، این کلمه در سوره یوسف آمده است. یوسف را برادران در چاه، و زلیخا در زندان انداخت تا او را در تبعید و تنگنا قرار داده و دست و بالش را ببندند، اما خدا با رساندنش به بالاترین مقامات حکومتی، حداکثر «امکانات و میدان عمل» را در اختیار او گذاشت. «...وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ...» [یوسف 21 (12:21) ].

58- عبادت را به غلط بندگی یا پرستش ترجمه می‌کنند. معنای لغوی عبادت، هموار کردن نفس خود برای کسب و جذب صفات و اسماء الهی است. یعنی شخصیت خدائی پیدا کردن و به کمال رسیدن. هدف از آفرینش انسان همین است که در دو‌راهی: شیطان و رحمن، به نیروی تقوا، خود را از جاذبه شیطانی رهانیده و به سمت رحمن سوق دهد. در این چالش و نبرد دائمی حق و باطل است که آدمی ساخته و پرداخته می‌شود.

59- «فسق» در زبان عربی، پاره کردن پوسته محافظ است که موجب «فساد» می‌گردد. همچون پاره شدن پوست میوه که موجب نفوذ میکرب و فساد و گندیدگی آن می‌شود. پوسته انسان همان حریم و حدود شرعی و نظامات ایمانی است. تقوا نیروئی است که ما را به محافظت از حریم و حدود وادار می‌کند و فسق به پاره کردن آن و تجاوز از مرزهای مجاز.