أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا
آیا به [تدبیر و تقدیر] پروردگارت توجه نکردهای که چگونه سایه را گسترد [=امتداد داد] 46 و اگر میخواست [و مشیّت و نظامش به گونهای دیگر بود] آن را ساکن میکرد، 47 سپس خورشید را دلیل [=نشان دهنده و عامل پیدایش آن] گرداندیم.48
46- در آغاز این آیه، برای شناخت یکی از آثار «ربوبیّت» خداوندگار عالم، به «کیفیت» امتداد یافتن و گسترش سایه در پهنه زمین، که شگفتی ماهیّت آن به ذهن کمتر کسی میرسد، اشاره میکند. اغلب مفسرین در شرح این آیه به گردش زمین به دور خورشید که موجب چنین تحول و تنوعی میشود اشاره کردهاند که البته به جای خود صحیح است و قابل فهمتر برای عموم مردم، اما آنها که مقدمات فیزیک نور را در مدرسه خواندهاند و با «خاصیت موجی و ذرهای» نور آشنا هستند، میدانند اگر چنین خواصی وجود نداشت، سایهای پدید نمیآمد. فرضاً اگر امواج نوری همچون امواج صوتی بود، شما در پشت دیوار و زیر درخت هم سایهای نداشتید و اگر نور انعکاسی نداشت، فقط آنچه مستقیم در برابر خورشید قرار میگرفت آشکار میشد و بقیه اشیاء در روز روشن، در تاریکی مطلق قرار میگرفتند. قرآن «ظلمات» [تاریکیها] را در برابر «نور»، و «ظِلّ» [سایه] را در برابر «حرور» [حرارت آفتاب] قرار داده است، پس سایه مفهوم ساتر و حفاظی در برابر حرارت سوزنده آفتاب دارد و نور خورشید را لطیف و مطبوع و ملایم میسازد. نگاه کنید به این تقابل و تضاد:
وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ وَلا الظُّلُمَاتُ وَلا النُّورُ وَلا الظِّلُّ وَلا الْحَرُورُ [فاطر 19 (41:19) - 21]
امتداد یافتن سایه موجب تعدیل حرارت تابش خورشید و تغییر تدریجی سیستم حرارتی سطح زمین میگردد، وگرنه تغییرات ناگهانی طلوع و غروب خورشید و شدت و سرعت جابجائی سرما و گرما، حیات را نابود میساخت. شگفت آنکه قرآن سایه را «سجده» اشیاء در پرتو نور آفتاب شمرده است! با توجه به مفهوم عمومی سجده که رام و در خدمت بودن مطلق همه موجودات در آستان آفریدگار عالم است، میتوان دریافت که سایه یکی از خدمتگزاران بسیار مفید و نادیده گرفته شده جهان است. نگاه کنید به آیات زیر:
نحل 48 (16:48) - أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللهُ مِنْ شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ
آیا به آنچه خدا آفریده نمینگرند که [چگونه] سایههای آنها از راست و چپ سجده کنان [در برابر نظامات مقدر] خاضعانه میگردند؟
رعد 15 (13:15) - وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ
هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است، [خود با] سایههاشان، خواه ناخواه، بامداد و شامگاه [با تبعیت ذاتی از قوانین جهان] در مقابل خدا خاضعاند.
47- آفتاب وقتی پشت کوه یا مانعی قرار میگیرد، شما صدها کیلومتر دورتر از آن هم باز در سایه هستید، این خاصیت فیزیکی نور است، که سایه آن «ساکن» نمیماند و امتداد پیدا میکند، آیا امواج مغناطیسی، حرارتی و صوتی و... چنیناند؟
48- از نظر فیزیک نجومی آشکارست که خورشیدِ منظومه شمسی، میلیاردها سال پس از پدید آمدن نور در جهان هستی [حدود سی هزار سال پس از انفجار بزرگ Big Bang] به وجود آمده است، پس پیدایش تاریکی و پرتو نور، که سایه نیز مرتبط به آن است، متعلق به پیش از تولد زمین میباشد [ن ک: نازعات 27 (79:27) تا 30]. خداوند ابتدا خواص نور و سایه را مقدر ساخت و فعل و انفعالات هستهای مواد و انرژیها را سامان داد، آنگاه خورشید را عامل و راهبر سایه قرار داد.
دو مرحله بودن این تحولات را، با حرف «ثم» [که دلالت بر ترتّب زمانی معمولا طولانی میکند] نیز میتوان فهمید که آیه را به دو نیمه تقسیم کرده است؛ در مرحله اول، غائبانه از خدا سخن گفته [أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ...] سپس خداوند با صیغه جمع [ما] حضور خود را در طبیعت و همه فعل و انفعالات جهان هستی نشان داده است [ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ...] چنین شیوهای را از نظر ادبی صنعت «التفات» میگویند.