وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ

و دست خویش [از گریبان] برون آورد، که ناگاه برای ناظران سفید [=درخشان] جلوه کرد. 14

14- آیا می‌توان از معجزه «ید بیضاء» [دست روشن] پند و پیامی به صورت نمادین دریافت کرد؟ مشتقات واژه «بَیضَ» نیز [همچون واژه عصا] 12 بار در قرآن آمده است که 5 مورد آن مرتبط با همین معجزه می‌باشد [اعراف 108 (7:108) ، طه 22 (20:22) ، شعراء 33 (26:33) ، نمل 12 (27:12) ، قصص 32 (28:32) ].
معنای این واژه همان سپیدی و درخشندگی است که قرآن آن را در وصف: پوست تخم مرغ، سنگ‌های سفید، خطوط روشن طلوع فجر، سپید روئی [در برابر سیه روئی عمل] و... به کار برده است، اما روشن و درخشنده بودن دست موسی(ع) نه ناشی از بیماری پوستی و نه ذاتی و جسمی بود، بلکه به تعبیر قرآن، برای ناظرین چنین نمودی پیدا می‌کرد [هی بیضاء للناظرین- اعراف 108 (7:108) ، شعراء 33 (26:33) ] و در ارتباط با مردم معنا می‌داد.
از طرفی «ید» [دست]، نماد قدرت و انجام کار و خدمت است و «جَیب» به سینه و قلب و گریبان [بالای سینه] گفته می‌شود، همچنانکه توصیه شده است بانوان روسری خود را بر سینه خود بپوشانند.
از طرفی می‌دانیم واژه «صدر» [سینه] در قرآن جایگاه قلب [حج 46 (22:46) ] می‌باشد و هر دو واژه سینه و قلب، به معنای مجازی خود در این کتاب به کار رفته است، آنچنانکه در ادبیات ما آمده است:
خدایا سینه‌ای ده آتش افروز
در آن سینه دلی وان دل همه سوز

آیا نمی‌توان معجزه «ید بیضاء» را، نمادی از نورانیتی شمرد که موسی از سینه پر سوز و نورانی شده خود از پرتو وحی برای «ناظرین» عرضه می‌کرد؟ کسی که در عرصه آتش کوه طور درآمده، اینک باید به دست توانای همتّش، تاریکی‌های نظام فرعونی را به نور حق بزداید.