رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِـحِينَ

ـ [پس از ذکر صفات ربّ، دعا کرد] پروردگارا، به من حکمتی [=هدایتی در رفتار و اخلاق] 45 ببخش و مرا به صالحان ملحق کن. 46

45- منظور از تعلیم حکمت، آموزش فلسفه و ذهن‌گرائی نیست، معنای حکمت در قرآن، عمدتاً جنبه عملی [نه نظری] دارد و دلالت بر «رفتار و منش» خردمندانه و خدا‌پسندانه می‌کند. فردی ممکن است علم و دانش نداشته باشد، ولی رفتار و مناسبات اخلاقی‌اش با دوست و دشمن «حکیمانه» باشد، معنای حکمت متأسفانه در همان دوران آشنائی متفکران اولیه مسلمان، همچون ابن‌سیناها با فلسفه یونان، از معنای اصیل و عملی و قرآنی خود منحرف شد و جنبه نظری یافت.
واژه «حکمه» 20 بار در قرآن تکرار شده که 10 مورد آن همراه کتاب آمده است [یعلمهم الکتاب و الحکمه] و این دو، دو بال پروازند. تعلیم کتاب، آموزش قوانین و نظامات [در تشریع و تکوین] است و تعلیم حکمت، آموزش اخلاقیات در ارتباط با خدا و خلق و رفتار و عملکرد آدمی. توصیه‌های لقمان به فرزندش دقیقاً بر همین اخلاقیات تکیه دارد. آیات 22 (17:22) تا 38 سوره اسراء نیز که ده توصیه اخلاقی مهم را مطرح می‌سازد [و گویا اشاره به همان ده فرمان حضرت موسی باشد] با این جمله ختم می‌شود: «ذَلِکَ مِمَّا أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَهِ» [اینها از جمله حکمت‌هائی است که پروردگارت بر تو وحی کرده].

46- پیوستن به جرگه صالحان در آخرت، دعای بس بلندی است که قرآن از زبان پیامبران دیگر نیز نقل کرده است [ر ک به: مائده 84 (5:84) ، یوسف 101 (12:101) ، انبیاء 75 (21:75) ، عنکبوت 9 (29:9) ].