وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ

و برای من در میان آیندگان [=اُمت‌های بعدی] یاد صداقتی باقی گذار. 47

47- به راستی منظور ابراهیم از «لسان صدق» که از خدا می‌خواهد در میان نسل‌های بعد از او باقی بماند چیست؟ آیا «نام نیک»، ذکر خیر و خوشنامی در آینده را می‌خواسته، یا مطلب فراتر از این است؟ تردیدی نیست که به قول سعدی: نام نیکی گر بماند ز آدمی، به کزو ماند سرای زرنگار. آرزوی نام نیک داشتن بسیار مطلوب است، اما ابراهیمی که به تعبیر قرآن یکسره و خالصانه به فکر خانه آخرت بود [إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ- ص 46 (38:46) ] بعید است که حتی به ذکر خیر آیندگان هم از بُعد شخصی دلبسته بوده باشد.
اگر آرزومند نام نیکو بود، جمله: ذکر حَسَن، ثناء جمیل، ذکر جمیل و امثالهم مناسب‌تر بود، اما «لسان صدق» معنائی جامع‌تر دارد. کلمه لسان در قرآن، هم به معنای زبان آمده است و هم به طور استعاره به نتیجه و محصول زبان، یعنی گفتار و پیام و عملکردی که از شخص سر می‌زند. در این صورت سنّت و سبک زندگی که شکل شریعت و مله [آئین] می‌گیرد، می‌تواند لسان تلقی شود. از این منظر قرآن نیز «لسان عربی مبین» نامیده شده است [شعراء 195 (26:195) ، نحل 103 (16:103) ، احقاف 12 (46:12) ].
صفت «صدق» [در لسان صدق] نیز نشانگر انطباق عمل با ادعای ایمان و صادقانه رفتار کردن است. به نظر می‌رسد [والله اعلم] آنچه ابراهیم از خدا خواسته بود، بقای تلاش‌های توحیدی او و تأثیرش در نسل‌های بعد باشد. این دعای ابراهیم نیز، همانند سایر دعاهایش، به استناد آیه 50 سوره مریم (19:50) [...وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا] به عالی‌ترین وجه اجابت شد. در آیه 28 سوره زخرف (43:28) نیز بقای تلاش‌های توحیدی‌اش مورد تائید قرار گرفته است: وَجَعَلَهَا کَلِمَهً بَاقِیَهً فِی عَقِبِهِ...