لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ
او را [در صورت اثبات تخلّف] مسلماً به سختی تنبیه خواهم کرد، یا سرش را خواهم برید، مگر آنکه دلیل روشنی [در توجیه غیبت خود] برای من بیاورد. 29
29- ظاهر آیه رنگ خشونت و سنگدلی دارد، آن هم از ناحیه یک پیامبر نسبت به پرندهای که تنها به فرمان غریزه عمل میکند و گناهی ندارد! اما اگر این قصه را به صورت نمادین، قالبی برای ارائه محتوایی عمیقتر تصور کنیم، همچنانکه شاید عطار در «منطقالطیر» با الهام از این قصه بیان کرده است، در اینصورت تخلف هدهد یا مأمور مراقب پرندگان پیکرسان، همچون تخلف بخش اطلاعات و مخابرات یک ارتش تلقی میشود که باید به سختی با آن برخورد کرد. همچنانکه هنگام جنگ، برخی تخلفات، خیانتی نابخشودنی تلقی شده و به محاکمه صحرائی و اعدام کشیده میشود. این اصل پنجم از اصول فرماندهی یک ارتش است.