فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ
پس چون [سفیر ملکه سبا] نزد سلیمان آمد، [سلیمان با زیرکی در تشخیص برنامه تطمیع آنها و بیاعتنا به هدایا] گفت: آیا میخواهید مرا به مالی [دنیائی] مدد رسانید؟ در حالی که آنچه [از علم و امکانات] خدا به من داده، از آنچه به شما داده برتر است. 45 بلکه این شمائید که به هدیه خویش [که به یکدیگر میدهید، سرمستانه] شادمانی میکنید. 46
45- اصل چهاردهم: «پایبندی به اصول و پرهیز از فریبهای دنیائی». ظاهر این آیه چنین مینماید که سلیمان در برابر حرکت مسالمتآمیز و هدیه نفیس ملکه سبا، به جای نرمش و تساهل، موضعی تلخ و تهدید آمیز اتخاذ کرد و جانب جنگ را ترجیح میدهد، اما در بررسی واکنشِ ملکه سبا به سلیمان میبینیم او به جای پاسخ دادن به دعوت سلیمان، در تعالی بخشیدن به آرمان خود از خورشید به خدای آفریننده خورشید و همراهی با سلیمان در تسلیم به نظامات صاحب اختیار جهانیان، بیاعتنا به اصل پیام او، به ترفندِ تطمیع متوسل شده است که معنای آن انکار دعوت سلیمان به شمار میرود.
46- فرح، شادمانی طبیعی و واکنش عادی اشخاص در برابر آنچه خوشایند نیست، بلکه متکبرانه سرمستی کردن و نوعی تفاخر و پُز دادن به شمار میرود.