إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ

ـ [ای پیامبر بگو:] من فرمان یافته‌ام که منحصراً پروردگار این شهر [=مکه] را، همان کسی که برای آن حریم امن قرار داده، 103 و همه چیز منحصراً از آنِ اوست بندگی کنم و مأمورم که از تسلیم شدگان [به او] باشم.

103- مکه تنها نقطه‌ای از عربستان بود که به دلیل حرمت کعبه، جنگیدن در آن حرام به شمار می‌رفت و در سایه چنین پناهی، قبایل متخاصم می‌توانستند در کمال امنیت در کنار یکدیگر به داد و ستد بپردازند. چنین امنیتی، تجارت را رونق داده و موجب توسعه اقتصادی و راحت و رفاه ساکنان شهری شده بود که با وجود محروم بودن از کشاورزی و دامداری و صنعت، قطب اقتصادی شبه جزیره عربستان گشته و «رزق الهی» از هر سو به طرف آنان سرازیر می‌شد. این همان دعای معمار این خانه ابراهیم خلیل(ع) بود که هنگام بنای کعبه، تأمین رزق مکه را مسئلت کرده بود [بقره 126 (2:126) ].
پیام این آیه، مضمون سوره قریش است که فرمود: برای ایجاد الفت و همبستگی میان قریش، الفتی با وجود کوچ زمستانی و تابستانی، باید پروردگار این خانه را بپرستند [نه بُت‌های بی‌جان را] چرا که از گرسنگی طعام‌شان داده و از ترس ناامنی، امنیت‌شان بخشیده است.