وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُـولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُـولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَـمِينَ

بعضی از مردم [به زبان] می‌گویند به خدا ایمان آورده‌ایم، اما همین که در راه خدا مورد آزار قرار گیرند، فتنه مردم را همچون عذاب خدا تلقی می‌کنند14 [=از ترس مخالفین از ابراز حق و مبارزه با باطل شانه خالی می‌کنند، و] اگر نصرتی از سوی پروردگارت بر تو رسد [=پیروزی و غنیمتی نصیب گردد]، حتما خواهند گفت: ما هم همراه شما بودیم [پس سهمی از غنیمت داریم]. آیا خدا به آن چه در دل مردم [منافق و دورو] می‌گذرد داناتر [از هر کس] نیست؟

14 – فتنه مردم، همان آزار و اذیت و شکنجه‌ای است که بر مؤمنین روا می‌دارند، روی گرداندن از عقاید شرک‌آمیز آباء و اجدادی و پیوستن به آرمان و حرکت توحیدی، همواره با مخالفت و ممانعت کسانی که منافع‌شان با اندیشه توحیدی به خطر می‌افتد مواجه می‌شود و چنین مزاحمت‌ها و مصیبت‌هایی ممکن است برخی مؤمنان بی‌صبر و محافظه‌کار را از پایبندی به لوازم ایمان و ادامه راه باز دارد. اما باید توجه داشت شانه خالی کردن از تکالیفی که آگاهی و ایمان ایجاب می‌کند عواقب و آثاری در نفس آدمی دارد که «عذاب» [محرومیت] آن قابل مقایسه با عذابی که از ستمگران می‌رسد نیست.