وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ
در حالی که پیشینیان آنها [=مؤمنین اُمتهای سابق] را نیز آزمودیم تا خداوند کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفتند و دروغ گویان [مدعیان ایمان] را باز شناسد2 [=هویتشان را معلوم و محقق سازد].
2 – معنای «فلیعلمن الله»، [تا خدا بداند] میباشد. ما در این ترجمه نخواستهایم از وفاداری به معنای ظاهری کلمات عدول کرده و ترجمه: «خدا حتما میداند»، یا «تا بر شما معلوم شود» را که اکثر مترجمان و مفسرین برگزیدهاند، جایگزین سازیم.
علاوه بر فعل «لِیَعلَمنَّ» که 4 بار در سوره عنکبوت تکرار شده است [آیات 3 (29:3) و 11 (29:11) ]، افعال: «لِیَعلَم» [تا بداند]، «لِنعلم» [تا بدانیم]، و «لمّا یعلم» [هنوز ندانسته است] که 13 بار در مورد «علم خدا» در قرآن آمده است [بقره 143 (2:143) ، آلعمران 140 (3:140) و 142 و 166 (3:166) و 167، مائده 54 (5:54) ، توبه 16 (9:16) ، کهف 12 (18:12) ، نحل 39 (16:39) ، حج 54 (22:54) ، سبا 21 (34:21) ، محمد 31 (47:31) ] تماما در اغلب ترجمههای موجود از معنای ظاهری خود، به اتکاء دیدگاهی تفسیری برگردانده شدهاند.
در حالی که اگر خدا میخواست میتوانست به جای «لِنعلمُ» [تا بدانیم]، افعال: «لَنَعلمُ» [حتما میدانیم – حاقه 49 (69:49) ]، «قد نَعلمُ» [هر آینه میدانیم]، «انا نَعلمُ» [ما مسلما میدانیم] را به کار میبرد. و یا به جای: «لِیَعلم الله» [تا خدا بداند]، افعال تاکیدی: «لَیعلَمَ» [حتما خدا میداند]، «ان الله یعلم» [مسلما خدا میداند]، «قد یعلم» [هر آینه خدا میداند] را به کار میبرد. مسلما در این تفاوتها، دلایلی وجود دارد که ما مجاز به نادیده گرفتن آنها و تغییرشان، به اتکاء نظریات بشری، در ترجمه نیستیم مگر آنکه در پاورقی شرح و تفسیر خود را بیان کنیم.
علت این تفسیر و تحریف لفظی، تعارضی است که برخی در ترجمه ظاهری «تا خدا بداند» با علم مطلق خدا، که بر گذشته و حال و آینده اشراف دارد، میبینند، درست است که خدا خالق زمان و مکان است و نیازی به گذشت زمان و تجربه عمل آدمیان برای شناخت ندارد، اما به استناد: «ابی الله ان یجری الامور الاّ باسبابها» [خدا امتناع دارد که امور را جز از مجرای اسباب آنها بگذراند]، کار طبیعت و عالم انسانها را در بُعد زمان و تأثیر آن [در تغییر، تحول و تحقق تدریجی] قرار داده و به زبان بشری و درک و فهم ما از ابعادی که در آن زندگی میکنیم سخن گفته است.
ناگفته نماند برخی را عقیده بر آن است که اعمال انسان به دلیل اختیاری که خدا به او عنایت کرده، مستقل و آزاد از نظامات اجباری از پیش تعیین شده میباشد، بنابراین تا عملی از او سر نزند، چیزی در علم خدا تحقق نمییابد و باید امتحان بدهد تا خدا بداند [والله اعلم].