يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُـولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید [به جای اطاعت از فرمان خدا و رسول] نگویید: «رَاعِنَا» 213 [=رعایت حال ما را بکن]، بلکه بگویید: «اُنْظُرْنَا» 214 [=ما را نظاره کن] و بشنوید 215 [آیات قرآن را، و بدانید] برای منکران [بسته به هشدارهای آن] عذابی دردناک است.216
213- به دریافت مرحوم طالقانی[ره] در «پرتوی از قرآن»، این اولین آیه در سوره بقره است که پس از شرح مفصل انحرافات تاریخی بنیاسرائیل، مسلمانان را با جمله «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» مخاطب قرار داده است. گویا عامل اصلی انحرافات آن قوم، همین «خود محوری» و انتظارِ از پیامبرشان برای رعایت حال آنها و انطباق شریعت با شرایط شخصی و تمایلات نفسی آنان بوده است. پیامبران طبیبان دردهای روحی و درمان کننده ددمنشیهای اخلاقی قوم خود بودند؛ آیا درمان درست، جز با تسلیم به تخصص طبیب و تهیه نسخه و تبعیت از نحوه مصرف آن است؟ انتظارِ ملاحظه حال بیمار و سازگار ساختن طبابت با تمایلات بیمار، تب او را بالاتر میبرد! در زبان عربی چوپان را «راعی» و چراگاه را «مرعی» گویند. چوپان گوسفندان را به حال خود در طبیعت رها میسازد تا فربه و فروخته شوند، درخواست «راعنا» با شأن انسانِ مختار تناسب ندارد.
214- نظر، همان نگاه کردن عادی، یا بادقت و توجه است که برحسب اهمیت موضوع، به سرعت از آن میگذریم، یا تأمل و تدبری میکنیم. کلمه نظر در معنای مجازی، نوعی رسیدگی و عطف توجه است. قرآن از وجوهی [چهرهها و شخصیتهایی] در بهشت سخن میگوید که پر طراوت از نعمت، نظارهگر [رحمت] ربوبیاند [قیامت 22 (75:22) و 23- وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَهٌ]. این نگاهِ نیازی است به رحمت واسعه ربوبی، همچون طفل شیرخوارهای در آغوش مادر. اما نظر پروردگار به بندگان، انعکاسی است از نظر قلبی آنان به او، کسانی که از چنین نظری روگردانده و سوی ثروت و شهرت و قدرت روی آورده باشند، از آنچه روی گرداندهاند نصیبی در آخرت نخواهند داشت، حتی اگر به ظاهر مُبلّغ و متولی دینی بوده باشند! این وصف قرآن از عالمانی از اهل کتاب است که عهد و پیمان خدا را به بهای اندکی فروختند و در قمار زندگی، سرمایه حیات و نصیب آخرت خود را باختند و از تکلّم خدا، نظر لطف او و تزکیهاش محروم شدند [آلعمران 77- ...وَلا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ وَلا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ].
215- منظور از «اِسْمَعُوا» [بشنوید]، همچون «اُنْظُرْنَا»، به ظاهر نیست؛ شنیدنی به جان و اطاعتی به ارکان است، که قرآن خلاف آن را در وصف بنیاسرائیل ذکر کرده است: نساء 46- ...وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ...
216- منظور از کفر در اینجا، انکار خدا و آخرت و نبوّت نیست؛ همین انتظارِ انطباق آیین با تمایلات و طلب کردن رعایت حال خود، کفر به حق و نادیده گرفتن مصلحت فردی و اجتماعی است. عذاب نیز چیزی جز محرومیت از ارضای نیازهای ظاهری و باطنی و انعکاسی از رفتار خود نیست.