وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
و کیست ستمگرتر از آنکه [با تعصّبات فرقهای خویش] از ذکر نام خدا در مساجد جلوگیری کند و در ویرانی آن بکوشد؟ 233 آنان را نرسد که جز به حال بیم و هراس [از اعمالشان، در فضایی روحانی] به مساجد درآیند. آنان را در دنیا رسوایی و در آخرت عذابی عظیم است.
233- وقتی یهودیان و مسیحیان یکدیگر، و هر دو طرف مسلمانان را، بر اساس تلقی و برداشت خود از دین، به هیچ میشمرند، همان «اختلافات» و دشمنیهایی، که در انتهای آیه قبل به آن اشاره شد، پیش میآید. اختلاف نیز به دستهبندی و صفآرایی ستیزهجویانه منجر میشود و به اتکاء فتاوی ارتداد و الحاد و تکفیر و تفسیق علیه گروه مقابل، تودههای تحریک شده از ورود مردم به مراکز عبادی مخالفین ممانعت به عمل میآورند و میکوشند اماکنی را که برای یاد خدا برپا شده ویران نمایند؛ صحنهای که هزاران بار در تاریخ تکرار شده است؛ از اختلاف 12 فرقه بنیاسرائیل با یکدیگر تا اختلافات با مسیحیان، فرقههای مسیحی با یکدیگر و با یهودیان، جنگهای صلیبی با مسلمانان، شیعه و سنّی با یکدیگر و با شعبات فرعی خود!
نمونه آشناترش؛ ممانعت از مساجد شیعیان در عربستان و در شهرهای بزرگ ایران از اهل تسنّن، دراویش، حتی اماکن و مراسم مذهبی گروههای سیاسی مذهبی غیر موافق با حاکمیت. جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
منظور از «مساجد»، هر مکان سجده برای خداست، نه الزماً بنای دینی مسلمانان. پس به رنگ حزب و گروه و فرقه درآوردن مکانی که برای پرستش آفریدگار و پرهیز از شرک و شخصیتپرستی و شیطنت برپا شده، و تبدیل آن به پایگاه سیاسی و گروهی جریانی خاص، بزرگترین ظلم و ستم است. چه ظلمی بالاتر از آنکه کانونی را که برای صلح و آشتی و اتحاد آحاد یک ملت بر مبنای آرمانی واحد برپا شده، به ویرانی معنوی و خلوت و خرابی بِکِشند؟ هرچند بنای ظاهری آن بسیار آباد و تزیین شده باشد. به پیشبینی امام علی(ع) از آینده جهان اسلام: «بر مردم زمانی خواهد آمد که در میان آنها از قرآن جز رسمش، و از اسلام جز اسمش چیز دیگری باقی نمیماند! مساجدشان در آن روز از حیث ساختمان آباد و از نظر هدایت خراب است. ساکنان و سازندگان آن بدترین مردم روی زمیناند، فتنهها از آن مردم برمیخیزد و خطاها بدانان پناه جوید؛ هرکس از آن خطاها دوری گزیند، او را بازگردانند و هرکس را از همراه شدن با آنان بازمانده به سوی آن میکشانند...» [نهج البلاغه حکمت 369 [و در بعضی نسخ 346].
کسانی که به اتکای باور مذهبی و ادّعای ناب و خالص بودن نظرات خود مانع شرکت دگراندیشان دینی در محافل و مجالس مذهبی متعلق به خودشان میشوند، اگر به راستی اهل ایمان و خداترس باشند، باید با خوف و خضوع به عبادتگاهها گام گزارند، نه با خشم و خروش و خرابی و خسارت و ارعاب و اخافه غیرموافقان.