وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
و [به یاد آر] آنگاه که آن خانه [=کعبه] را بازگشتگاهی 250 برای مردمان [دور شده از حق،] و پناهگاه امنی 251 قرار دادیم و [گفتیم] از مقام ابراهیم 252 رویکردی [توحیدی به سوی خدا] برگیرید، 253 و به ابراهیم و اسماعیل سپردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و بستنشینان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان پاکیزه گردانید.254
250- « مَثَابَه» را اسم مکانِ ثواب گفتهاند و «ثواب» در اصل رجوع و بازگشت به مکان یا هدف اصلی است. [مثل بازگشت از سفر به خانه]. و نیز نتیجه خیر یا شرّ عملی است که به انسان باز میگردد. کعبه را در این آیه « مَثَابَه» نامیده است؛ مکانی که قرنهاست مؤمنینی به آن رفت و آمد میکنند و خانه امیدی است که به آن با توبه بازمیگردند.
251- در سرزمین ستمزده عربستان و در میان صدها قبیله در حال ستیز و قتل و غارت، مکه همچون جزیره امنی بود که به حرمت این خانه، دوست و دشمن را همچون مادر، در آغوش طواف بیت و سعی و صفایش، میفشرد. مکه «الْبَلَدِ الْأَمِین» [شهر امن] نامیده شده [تین 3 (95:3) ] و در پیرامون آن آدمیان به راحتی ربوده و به بردگی برده میشدند [عنکبوت 67 (29:67) ].
252- «مَقَام»، موقعیت و مواضع قیام توحیدی ابراهیم است که در روزگار شرکِ فراگیر، از میان غافلان برخاست و به خداپرستی خالص دعوت کرد. منحصر ساختن آن به مکانی محدود در کنار کعبه، تنزّل دادن موضوع به مراسمی تشریفاتی است. اصلاً حج چیزی جز مقام ابراهیم نیست که هرکس به آن [مقام تسلیم توحیدی] درآید، در امنیّت قرار گیرد: فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا... [آلعمران 97 (3:97) ]. مقام نوح نیز قیام توحیدی و تذکراتش به آیات خدا بود، آنگاه که به قومش گفت: ...اگر مقام من و تذکراتم به آیات خدا بر شما سخت میآید، من بر خدا توکل کردم... [یونس 71- وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقَامِی وَتَذْکِیرِی بِآیَاتِ اللهِ فَعَلَى اللهِ تَوَکَّلْتُ...].
«مقام»، مصدر میمی یا اسم زمان و مکان قیام است که بر حسب مورد؛ اگر در مورد خدا باشد، معنای منزلت و جایگاه رفیع دارد [مثل: ابراهیم 14- ...ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی...]، اگر در مورد فرشتگان باشد، نقش آنها را نشان میدهد [صافات 164- وَمَا مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ] و نیز در مورد انبیاء، قیام توحیدی و رسالت آگاهیبخش آنان را بیان میکند.
253- «مُصَلًّى»، مکان صلات، و صلات رویکرد و توجه به خداست. نمازگزاردن در محدودهای معیّن، از جمله آدابی است که حاجیان بعد از طواف به جای میآورند، اما این رمزی است برای شناخت شرک ستیزی و توحید عملی و تسلیم حنیفوار ابراهیم به ربّ العالمین، نه همین دو رکعت نماز فرادی به جای آوردن.
254- عهد بستن با فرمان دادن و تکلیف کردن آمرانه فرق دارد؛ به گفته مرحوم طالقانی [در تفسیر این آیات]: «در عهد، پذیرش و برعهده گرفتن متعهد هم شرط است. از حرف «الی» برمیآید که عهدی به سوی آنها آمده و در وجود آنها تحقّق یافته است».
«طواف»، گردش پیرامون محور و مرکزی است، مثل طواف دور کعبه، طوفان باد، طواف [گردش] فرزندان پیرامون والدین [نور 58 (24:58) ]، و نیز طائفه، که از گرد آمدن عدهای در کنار چاه یا چشمه آب برای اسکان حکایت میکند. تحریکات و وسوسههای شیطانی نیز گویی در فکر و خیال انسان یکسره میگردد و دست برنمیدارد.
در اعتکاف [از ریشه عَکفَ]، مفهوم اقامت مکانی مورد نظر است، مثل اقامت در مکه [حج 25 (22:25) و بقره 125 (2:125) ] یا اقامت و اعتکاف در مساجد [بقره 187 (2:187) ]. اعتکاف در بُتخانه، پرستش بُتها و ادامه آن است. «رُّکَّع»، جمع راکع [رکوع کننده]، و سُجَّد، جمع ساجد است.