رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُـولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

پروردگارا، و درمیان آنها [=تسلیم‌شدگان به ربوبیّت] پیامبری برانگیز که آیات تو را پیوسته بر آنان برخواند 263 و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد 264 و [از پلیدی‌ها] پیراسته‌شان کند 265 که همانا تو، تنها تویی بس عزّتمند حکیم.266

263- خواندن آیات قرآن را نیز به این دلیل تلاوت شمرده‌اند که قرائت کننده در پی معانی و منظور آیات به قرائت ظاهری اکتفا نمی‌کند. بعضی نیز تلاوت را تبعیت حروف از یکدیگر دانسته‌اند. در هر حال منظور نوعی «پی آمد» و پیروی بعدی است.

264- «تعلیم کتاب» با «تلاوت کتاب»، که قبل از آن آمده است، تفاوتی ظریف و اشاره به دو نقش متفاوت الهامی دارد که بر پیامبر وحی می‌شد؛ تلاوت قرآن، همان ارائه نشانه‌های خدا در جهان هستی است، اما تعلیم کتاب، آموزش قوانین و نظاماتی است که در طبیعت و شریعت جاری است. کلمه «کتاب»، در دورانی که هنوز صنعت تولید کاغذ و چاپ وجود نداشته، دلالت بر امور و نظامات مکتوب و ثبت و ضبط شده می‌کرده است.
منظور از تعلیم حکمت، آموزش فلسفه نیست، حکمت در قرآن، عمدتاً جنبه عملی [نه نظری] دارد و دلالت بر «رفتار و منش» خردمندانه و خداپسندانه می‌کند. کسی ممکن است علم و دانش نداشته باشد، ولی رفتار و مناسبات اخلاقی‌اش با دوست و دشمن «حکیمانه» باشد، معنای حکمت متأسفانه در همان دوران آشنایی متفکران اولیه مسلمان، با فلسفه یونان، از معنای اصیل و عملی و قرآنی خود منحرف شد و جنبه نظری یافت.

265- تزکیه از ریشه «زَکَوَ»، نوعی رشد و نمو و زیادت را می‌رساند. انسان با انفاق و صدقات به نیازمندان، نفس خود را از وابستگی و اسارت مال آزاد می‌کند و موجب رشد آن می‌گردد، اما معایب اخلاقی انسان محدود به مالدوستی نمی‌شود و پیامبران برای پالایش روح انسان از همه پلیدی‌های غیراخلاقی مبعوث شدند.

266- صفت «عزیز» در زبان عربی، دلالت بر عزّت مطلق، یعنی ابرقدرت بودن می‌کند که دستی بالای دست او نیست. از این نظر به شاهان نیز «عزیز» می‌گفتند. مثل عزیز مصر [فرعون]. زمین بلندی را که آب بر آن نمی‌رسد نیز «عزاز» می‌گویند. اما صفت حکیم دلالت بر محکم و استوار و مبرای از عیب و نقص بودن می‌کند، همچون جسم محکمی که نشکن و یکپارچه باشد. خدا حکیم است، چون کارش کامل است و رخنه و راهی برای نفوذ خرابی و نقص در آن نیست.