وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

و [با وجود چنین پدران و پیشوایانی، اهل کتاب] گفتند: [باید] یهودی یا مسیحی باشید تا هدایت یابید! [=هویت دینی را بر تسلیم بر حق ترجیح دادند]. بگو: [خیر] بلکه آیین حقگرانه 276 ابراهیم [را] که هرگز از مشرکین نبود 277 [باید پیروی کرد تا هدایت شد].

276- آیات قبل یکسره در تبیین توحید خالص و تسلیم بی‌ریای ابراهیم و فرزندانش تا چند نسل بعد بود. اینک میراث‌برانِ آن آیین، در هویت یهود و مسیحی، همه آن فضیلت‌ها را فدای خودمحوری‌های فردی و قومی کرده و باتعصّبات و تقلیدها و تشریفات بی‌محتوا، به جای تسلیم در برابر خدا، مسلمانان را به تسلیم در برابر باورهای شرک‌آمیخته خود دعوت می‌کنند. حنیف از ریشه «حَنَفَ»، بیانگر انگیزه و میل از گمراهی به هدایت و از کجی به راستی و استقامت است. به بیان قرآن، حنیف بودن معادل مشرک نبودن است [حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ – حج 31] و یا اخلاص در عبادت [وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ- بینه 5]. واژه مخالف حَنَفَ، جَنَفَ می‌باشد که نوعی تمایل معکوس را نشان می‌دهد.
بیشتر آدمیان در ارتباط با حق خونسرد و خنثی هستند و کمتر انگیزه و احساسی برای جستجو و گرایش به آن دارند. اما «حنیف» صفت مشبهه است و دلالت بر ثبوت چنین حالتی در شخص می‌کند. نمونه ممتازش در قرآن، ابراهیم خلیل(ع) است که چنین حالتی در شخصیت او حالت ثابت و راسخ یافته بود و تغییر و تحول باورهایش از ستاره و ماه و خورشید پرستی تا رویکرد به ربّ العالمین، نشانگر حق جوئی خالص او از همان دوران نوجوانی تا اواخر عمر و تسلیم به خدا و ذبح فرزند می‌باشد. در دو مورد باقیمانده [روم 30 (30:30) و یونس 105 (10:105) ]، واژه «حنیفاً»، هدفگیری حق‌گرایانه به سوی دین خدا را نشان می‌دهد: فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا.

277- در قرآن 6 بار تکرار شده است که «ابراهیم از مشرکین نبود»، بلکه حنیف و مُسلم بود. 3 بار به پیامبر اسلام فرمان داده که هرگز از مشرکین نباش [وَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ- انعام 14 (4:14) ، یونس 105 (10:105) ، قصص 87 (28:87) ]. هم پیامبر خلیل، و هم پیامبر رحمت تأکید کرده‌اند که از مشرکین نیستند [انعام 79 (5:79) و یوسف 108 (12:108) ]. این همه تأکیدات برای چیست!؟ آیا احدی در طول تاریخ ادعا کرده است که آن دو بزرگوار مشرک، به معنای بُت‌پرست، بودند؟ شرک آفت ایمان و نشانه ناخالصی است، آنچنان که پیامبر مکرّم اسلام فرمود: «شرک در وجود مؤمن، همچون راه رفتن مورچه در شب تاریک، روی سنگ سیاه، نادیدنی است!»