وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ
و [از نشانههای نفاق آنها این که] هرگاه کسانی را که ایمان آوردهاند ملاقات میکنند، میگویند: [ما نیز] ایمان آوردهایم، و هرگاه با شیاطین [=دوستان هم پیمان و پیاله] خود خلوت میکنند، 22 میگویند: ما با شماییم، ما [آنها را] ریشخند میکنیم!
22- «شیطان» صفتی است که به هر متمرّد خارج شونده از حریم و حدود اطلاق میگردد، چه ابلیس که با عصیانش از امر پروردگار در سجده به آدم از حریم فرشتگان هبوط کرد، چه انسانهای طغیانگر دیوصفت [انبیاء 82 (21:82) ، بقره 14 (2:14) ]، چه سنگهای سرگردان که از مدار خود خارج شده و به جوّ زمین برخورد میکنند [حجر 17 (15:17) ، صافات 7 (37:7) ، ملک 5 (67:5) ]، چه میکرب [ص 41 (38:41) ] و چه آدمیان شرور. گویا سلیمان به لطف خدا توفیق یافته بود که متجاوزان دیو صفت [اقوام همسایه مغول مانند] معاصر خود را مهار کند و به کارهای سازنده همچون بنائی [ساختمان سازی] و غواصی [استخراج یا بندرسازی در دریا] وادار سازد و هم افراد شرورِ غیر قابل اصلاح را به بند درآورد.