وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُـولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُـولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَـرَءُوفٌ رَّحِيمٌ

و بدین‌سان شما را اُمتی میانه [=متعادل] قرار دادیم تا الگویی [بر بی‌رنگی خدایی در وسعت نظر و بی‌تعصّبی] برای مردم [=جهانیان] باشید و پیامبر نیز الگویی 291 [=مدل مشهودی از توحید در عبادت و ایمان و اخلاق] برای شما باشد. و قبله‌ای را که [در آغاز اقامت در مدینه] بر آن بودی [=بیت‌المقدس]، جز برای این قرار ندادیم تا بدانیم [=مشخص سازیم] از میان کسانی که [با پیروی از عادت قومی در رویکرد ناآگاهانه به کعبه] به گذشته [=دوران جاهلیت] برمی‌گردند، چه کسانی [حقیقتا] از پیامبر [در رویکرد به بیت‌المقدس] پیروی می‌کنند. 292 هرچند این [تغییر قبله] جز بر کسانی که خدا آنها را هدایت کرده، بس سنگین است و[لی بدانید] خداوند ایمان شما را تباه نمی‌کند، 293 مسلماً خدا به مردم رئوف و رحیم است.294

291- «شاهد» بودن پیامبر را برخی مترجمان، گواه [شاهد بر نیک و بد رفتار بندگان] معنا کرده‌اند. اما به تصریح قرآن فقط خدا گواه بر اعمال بندگان است و پیامبران بر آنچه دور از نظرشان بود در زمان حیات مطلع نبودند، چه رسد پس از رحلت [ر ک به مائده 109 (5:109) و 116 (5:116) ]. اما شاهد بودن به معنای اُسوه و نمونه قابل پیروی را در آیات دیگری نیز می‌توان به وضوح دید [از جمله: حج 78 (22:78) و بقره 143 (2:143) ]. قرآن از مسلمانان نیز خواسته است شاهدی [مدل و الگویی] برای سایر مردم جهان باشند [حج 78 (22:78) ، نساء 41 (4:41) و 135 (4:135) ، مائده 8 (5:8) و 44 (5:44) ].

292- پیامبر و پیروان قلیلش در دوران اقامت اولیه در مکه، اگر با وجود آزار و اذیت مشرکان امکان اقامه نماز جماعت داشتند، می‌توانستند در مسجدالحرام به سویی بایستند که در امتداد مسجدالاقصی باشد، اما در یکسال و نیم آغاز هجرت به مدینه، تغییر قبله به سوی مسجدالاقصی مسلمانانی را که دل در گرو خانه امید خود مکه داشتند، نگران و ناراضی ساخته بود. آنها نه شناخت زیادی از مسجدالاقصی، پایگاه پیامبران نسل اسحق و تاریخ مجاهدت‌های آن مربیان بشریت، داشتند و نه فرمان صریحی از سوی خدا برای رو کردن به مسجدالاقصی، جز توصیه پیامبر، وجود داشت. همین خود، آزمونی بود تا در دوراهی اطاعت از رسول، یا بازگشت به عادت و سنّت ملی اعراب از دوران جاهلیت، کدام را انتخاب کنند؟ هرچند بعد از یکسال و نیم، به سوی مسجدالحرام روی کردند، اما این رویکرد آگاهانه نسبت به زندگی ابراهیم و اسماعیل و تسلیم توحیدی آنان، با درک و دید تقلیدی تعصّب‌آمیز قومی زمین تا آسمان فاصله داشت.

293- گویا برخی از مسلمانان با قبله قرار دادن مسجدالاقصی هرچند به دستور پیامبر، نگران بودند خداوند سوابق ایمان و هجرت و مجاهدت‌های ایشان را نادیده بگیرد. تأکید بر این که خدا ایمان شما را ضایع نمی‌کند برای رفع همین نگرانی است.

294- رؤف از نام‌های نیکوی خدا 11 بار در قرآن تکرار شده است؛ 10 بار صفت خدا، یکبار صفت پیامبر. این نام عمدتاً [9 بار] همراه رحیم آمده است. رؤف و رحیم از نظر معنایی مشابه هستند، اما مفسّر «المیزان» رحمت را عام و رأفت را خاص و برای کسی دانسته که مبتلا به گرفتاری است.