وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

و برای هرکدام [از اُمت‌ها] وجهی [=قبله و جهتی] است که خداوند [بر طبق مصالح و مقتضیاتی] گرداننده آن [از سویی، به سویی رشد دهنده‌تر] است، 302 پس [به جای مجادله تفرقه‌برانگیز درباره جهات رویکرد] در نیکویی‌ها بر یکدیگر سبقت بگیرید؛ 303 [و بدانید] هرکجا باشید، خدا همگی شما را [در رستاخیز] باز آورد، همانا خدا بر همه چیز تقدیری [=قدر و اندازه و نظامی] قرار داده است. 304

302- ماهی‌ها، لاک پشت‌ها و بسیاری از حیوانات دریایی وقتی سر از تخم برمی‌آورند، هزاران کیلومتر راه را با هدایت مرموز غریزی در مسیری مقدّر از اقیانوسها طی می‌کنند تا به مقصدی که بلوغ و باروری‌شان در آن برنامه‌ریزی شده برسند. در آسمان نیز پروانه‌ها یا پرنده‌های مهاجر، هفته‌ها در بی‌کرانه آسمان به سوی مقصدی ناپیدا پرواز می‌کنند. در برخی خشکی‌های کمتر صنعتی و مسکون شده زمین هم برخی حیوانات غیراهلی به جاذبه آب و مراتع سبز و خرّم به سوی مقصدی دور و دراز در هجرت و حرکت‌اند. حیواناتی که زندگی گروهی دارند، اغلب در آب و آسمان و زمین برای خود «وِجهه» و قبله‌ای دارند که خداوند حرکت به سوی آن را در ژن‌هاشان برنامه‌ریزی کرده است. به تعبیر آیه 41 سوره نور (24:41) ، همه موجودات در آسمان‌ها و زمین در حال تسبیح‌اند و پرندگان بال گشوده در جوّ آسمان‌ها [در مهاجرت دسته‌جمعی] تماماً صلات [رویکرد] و تسبیح [نقش مثبت] خود را می‌دانند.
اُمت‌های انسانی نیز فارغ از این قاعده و قرار و قانون نیستند؛ با این تفاوت که آدمی چون برخوردار از موهبت «اختیار» و حق انتخاب است، اجباری در پیروی از هدایت فطری یا غریزی ندارد و می‌تواند از هدایت عقلی و قبله دینی خود روی بگرداند. قبله هر ملتی نمادی است که هویت تاریخی و افتخارات قومی و قهرمانان اسطوره‌ای آن ملت را تداعی می‌کند و چشم دل و پای پیروانش را به سوی آن متوجه می‌کند و می‌کشاند. همچنان که بسیاری از ایرانیان پس از انقلاب ترجیح می‌دهند سال نو را در برابر مقبره کورش بزرگ یا تخت جمشید نوروز کنند، و به همین‌سان ملت‌های دیگر.
شریعت‌های ابراهیمی نیز نمادهایی دارند که هویت فراتر از آب و خاک و خون را برای آنها تداعی می‌کند. بیت‌المقدّس یادآور تاریخ طولانی انبیاء و اُمت‌های بنی‌اسرائیل، و مکه و مسجدالحرام یادآور تاریخ انبیاء و اُمت‌های منشعب از نسل اسمعیل، فرزند نخست ابراهیم، و تداعی کننده تسلیم توحیدی آنان است. این دو شعبه به یک سرچشمه و یک پدر منتهی می‌شوند، پس نباید در تفاوت ظاهری قبله با یکدیگر به نفی و نزاع بپردازند.

303- در مسابقات میدانی، ورزشکاران در شتاب به سوی هدفی که مقرّر شده، تمام تلاش خود را، بی‌توجه به اطرافیان، متوجه هدفی می‌کنند که باید به سوی آن سرعت و سبقت بگیرند. مسلمانان نیز بی‌توجه به انکار اهل کتاب باید به سوی خیرات [کارهای برگزیده و اختیار شده] از آنها پیشی بگیرند. این توصیه را در آیه 48 مائده (5:48) نیز با بیانی دیگر می‌بینید: «...لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ إِلَى اللهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ».

304- «قدیر» از ریشه «قدر» به معنای سازماندهی، اندازه‌گذاری و نظام‌بخشی است که البته پایه یا محصول قدرت و توانایی می‌باشد. نام قدیر در این سوره بیش از هر سوره دیگری تکرار شده است [6 بار در آیات 20 ، 106 ، 109 ، 148 ، 259 ، 284].