اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ

- [با این کارشان] خدا آنها را به ریشخند می‌گیرد 23 و در طغیان سرگشته‌شان 24 مدد می‌رساند.25

23- استهزاء از ریشه «هزء»، سبک شمردن، بهاء قائل نشدن و اهمیت ندادن به اشخاص یا موضوعات است که در 34 آیه قرآن از ناحیه کافران به: خدا، آیات او، آخرت، رسولان، دین، نماز، سبیل‌الله، و مؤمنین نسبت داده شده است. این کلمه را معمولاً ریشخند و مسخره کردن ترجمه می‌کنند، اما ریشخند لفظی است که از نوعی نگاه و ارزیابی اشخاص نسبت به دیگران یا باورهای آنها ناشی و موجب خوار شمردن و بی‌اعتنایی نسبت به آن می‌گردد. ریشخند و تمسخر دیگران امری عادی است، ولی موضوعاتی مثل: خدا و آیات و آخرت را بیشتر انکار می‌کنند و سبک می‌شمارند.
از طرفی در آیه 15 سوره بقره (2:15) در مورد منافقینی که مؤمنین را به استهزاء می‌گرفتند، گفته شده است که خدا نیز آنها را به استهزاء می‌گیرد [اللهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ]. می‌دانیم که استهزاء خدا، نه ریشخند لفظی، بلکه همان سبک شمردن و پاداش قائل نشدن برای آنان است، همچنانکه معلم برای شاگردی که سهل‌انگاری کرده، نمره‌ای به سَبُکی همان سعی و تلاش خواهد داد.
این واژه در زبان عربی در مورد ساربانی که شترهایش را با سهل‌انگاری در سرما به کشتن داده، و بیابان سخت و صعب العبوری که پیاده را خسته و فرسوده کرده نیز به کار برده می‌شود. خلاصه آن که مفهوم سهل‌انگاری و سبک شمردن در این واژه، که حتی در مورد مؤمنین و موضوعاتی همچون نماز [مائده 58 (5:58) ] و آزار زنان مطلّقه [بقره 231 (2:231) ] نیز استهزای آیات خدا شمرده شده، در اغلب ترجمه‌ها مغفول واقع گشته است.

24- عَمَهْ، را سرگردانی و تحیر و بلاتکلیفی در زندگی، همچون ره گم کردگان، گفته‌اند. این کلمه که هفت بار در قرآن تکرار شده، تماماً درباره کافران و منافقان است.

25- مددرسانی خدا به گمراهان را، در راهی که خود برگزیده‌اند، قرآن در آیاتی دیگر نیز مورد تأکید قرار داده است. از جمله:
اسراء 20- کُلاًّ نُمِدُّ هَؤُلاءِ وَهَؤُلاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ... [ما همه را مدد می‌رسانیم؛ هم دنیاپرستان و هم آخرت طلبان را...]
مریم 75- قُلْ مَنْ کَانَ فِی الضَّلاَلَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا... [هر که غرق گمراهی باشد، خداوند رحمن او را -در راه و مقصدی که برگزیده- مدد می‌رساند].