كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُـولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ

همچنان که [در اتمام نعمت] درمیان شما پیامبری از خودتان فرستادیم که آیات ما را بر شما پیوسته می‌خواند 311 و [از پلیدی‌های شرک و جهالت] پاکتان می‌سازد 312 و کتاب و حکمت 313 [=قوانین و اخلاقیات]، و آنچه را هرگز نمی‌توانستید بدانید [همچون مطالب مربوط به رستاخیز، بهشت و جهنم] به شما می‌آموزد.314

311- تلاوت، تفاوتی ظریف با قرائت دارد؛ در مفهوم تلاوت، تبعیت از آنچه خوانده می‌شود و پیروی از حکم آن نهفته است و بیش از فهم و تدبّر، عمل و به کار بستن آن اهمیت دارد. تلاوت معمولا در مورد کتاب‌های دینی به کار برده می‌شود، نه هر نوشته و کتابی. بنابراین هر تلاوتی قرائت هم هست، ولی هر قرائتی تلاوت محسوب نمی‌شود.

312- اصل زکات، به گفته اهل لغت و تفسیر، نمو و زیادت است. باغبان شاخه‌های زیادی درخت و گل‌های پلاسیده را می‌بُرد و می‌چیند تا بهتر رشد و نمو کند، و مؤمن با پرداخت زکات از وابستگی به دنیا آزاد می‌شود و رشد می‌کند. در تزکیه نفس نیز پاک شدن از پلیدی‌های اخلاقی آدمی را رشد و تعالی معنوی می‌بخشد.

313- ر ک به پاورقی 264 همین سوره (2:129) .

314- علاوه بر اموری که در دسترس درک و دانش انسان نیست، کسانی بر این باورند که گویا پیامبر اسلام در بیان وقایع تاریخی انبیاء و اُمت‌ها و نکات علمی قرآن، باورهای مردم معاصر خود را منتقل کرده است. بنابراین نه قصص قرآن الزاماً تحقّق یافته‌اند، و نه آنچه از علمی بودن اشارات قرآن به آیات تکوینی گفته می‌شود الزاماً صحّت دارد. این نکته که «پیامبر به شما چیزهایی می‌آموزد که هرگز نمی‌توانستید بر آن آگاهی داشته باشید، معلوم می‌دارد این سخنان از مرکز و مصدری غیر از معاصرین پیامبر صادر شده است. این حقیقت که بسیاری از این وقایع را پیامبر و قومش قبلا نمی‌دانستند، در آیات دیگری [از جمله: هود 49 (11:49) ، آل‌عمران 44 (3:44) ، یوسف 102 (12:102) ] می‌توان مشاهده کرد.