وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ

و [با وجود این همه نشانه‌های ربوبیّت،] بعضی از مردم برای خدا همتایانی [برای برآوردن حاجات خود] می‌گیرند که آنها را آنچنان که خدا را باید دوست داشت، دوست دارند! و [اما] کسانی که ایمان [توحیدی] آورده‌اند، سخت‌ترین [=عمیق‌ترین] دوستی را با خدا دارند. 337 ای کاش کسانی که [با توسل به غیر خدا، به خود] ظلم کرده‌اند، می‌دیدند [=درمی‌یافتند] وقتی با عذاب [اعمالشان] مواجه شوند، [خواهند فهمید که] مسلماً تمامی قدرت در انحصار خداست [نه واسطه‌ها] و مسلماً خدا سخت کیفر است. 338

337- برحسب آیات مطرح شده در قرآن، استدلال مشرکین در شفاعت‌طلبی از بُت‌ها، طبق فرهنگ دینی حاکم و توصیه و تبلیغ رهبران دینی، جز این نبود که اینها شفیعان ما نزد خدایند [یونس 18 (10:18) ] و اگر ما عبادتشان می‌کنیم، فقط برای این است که ما را [در واسطه شدن برای ادای حاجاتمان] به خدا نزدیک کنند [زمر 3 (39:3) ]. طبیعتاً آنسان که در امور دنیایی به کسی که واسطه دفع ضرر و جلب منفعتی برای ما نزد مقامات عالیه، که دسترسی و ارتباطی با آنها نداریم، شده است، علاقه و ارادت بیشتری نسبت به آن مقامات ناشناخته پیدا می‌کنیم، باور به نقش داشتن واسطه‌ها در دستگاه الهی، آنچنان که به وضوح می‌بینیم، عشق و ارادت به مراتب بیشتری نسبت به آنها، در مقایسه با خدا، پدید می‌آورد. اما مؤمنان راستین که همه امور را در یَد قدرت خدا می‌بینند، بیشترین محبت قلبی خود را به خدا دارند.
محبّت قلبی به اولیاء حق و انسانهای با فضیلت و کمال و قهرمانان دینی، ملی، سیاسی، ورزشی، هنری و... امری طبیعی و نمودار عشق و علاقه به آن کمالات و موجب رشد است. همچنانکه در ارتباط با والدین و نیازهای غریزی به جنس مخالف و غذا و مسکن و ملت و وطن، عشق و علاقه‌هایی پدید می‌آید که از آن گریزی نیست. همه مسئله بر سر توقف در پله‌های اولیه این نردبان و متوقف و وابسته شدنی است که رنگ پرستش می‌گیرد و تبدیل به بُت و معبود شخص می‌گردد. اما برای مؤمن واقعی تنها خدای مطلق سزاوار عشق مطلق است.

338- جمله تأکیدی «أَنَّ الْقُوَّهَ لِلّهِ جَمِیعاً» به وضوح آشکار می‌سازد که تمامی قوّت و قدرت در برآورده شدن حاجات بندگان در انحصار خداست و کسانی که ادّعا می‌کنند خداوند به قدیسینی قوت و قدرتی برای تعیین سرنوشت آدمیان در آخرت بخشیده، مردم را به شرک در عبادت سوق می‌دهند.