إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ

آنگاه [در روز قیامت] کسانی که مورد پیروی [توده‌های مردم، در شفاعت‌خواهی از واسطه‌ها] قرار گرفتند، از پیروان [چشم و گوش بسته خود] تبرّی می‌جویند 339 [=خود را مبرا و بی‌گناه از انحراف آنان می‌شمرند]، و پیوندها [یی که در دنیا می‌پنداشتند دستگیره نجات آنهاست، از] میانشان گسسته می‌گردد. 340

339- بری بودن از کاری یا کسی و چیزی، بیش از آنکه مفهوم بیزاری و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناری، اعلام عدم موافقت و مبری بودن از عواقب و آثار آن دارد. همچنانکه گفته می‌شود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد و «برائت» یافت، این کلمه به معنای بهبودی از بیماری [بری شدن از مرض] و شفا یافتن نیز در قرآن آمده است. کاری که حضرت عیسی(ع) به اذن خدا می‌کرد [...وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللهِ...- آل‌عمران 49].

340- «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ»، پاره و پراکنده شدن همه این پندارهای باطل را در وجود سبب‌ها [طناب]ی نجات کِشتی شکستگان در روز قیامت نشان می‌دهد. اسباب، جمع سبب، طناب و واسطه پیوندی است که آدمیان در دنیا خود را به آن وصل می‌کنند تا از گرفتاری برهند. این سلسله روابط و پارتی و پیوندهای دنیایی، به قیاس بشری، کسانی را به این پندار کشانده که گویا در دستگاه الهی نیز روابط به جای ضوابط حاکم است!!