كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ

هرگاه [نشانه‌های] مرگ یکی از شما فرا رسید، اگر مالی [قابل ملاحظه، از خود] به جای گذارد، 368 ایجاب می‌کند 369 [=فرض و شایسته است] که برای پدر و مادر و نزدیکان، آنچنان که پسندیده است 370 [=مطابق عُرف نیکوی زمانه] وصیّت کند. 371 [این وظیفه] حقی است برعهده پرهیزکاران.372

368- «خیر» دلالت بر اختیار و گزینش دارد و به مال بیش از حدّ متعارف و گزیده آن گفته می‌شود. اسب نیز در قرآن خیر نامیده شده است [عادیات 8 (100:8) و ص 32 (38:32) ] که مَرکب ممتاز روزگار باستان بوده است. ماشین‌های گِران قیمت امروز هم خیر محسوب می‌شوند.

369- «کُتِبَ» فعل مجهول است و فاعل آن به ضرورت‌ها برمی‌گردد. و گرنه گفته می‌شد « کَتَبَ الله عَلَیکُم».

370- کلمه «مَعْرُوف» که جمعاً 38 بار [به صورت معرفه و نکره] در قرآن تکرار شده است، دلالت بر نیکو شناخته شدن کاری نزد مردم می‌کند. این کلمه بیش از همه سوره‌ها [15 بار] در سوره بقره آمده است و عمدتاً ناظر به روابط زناشویی، حقوق طرفین و فرزندان، حقوق پس از طلاق، سخن گفتن به نیکویی می‌باشد که معیار آن متغیّر و تابع فرهنگ جامعه و فطرت انسانها می‌باشد.

371- در جوامع گذشته و در میان مردمی که سواد نوشن وصیتنامه نداشتند، تنها آخرین سخنان شخص به هنگام حضور مرگ می‌توانست اعتبار داشته باشد، اما در این روزگار هر کسی می‌تواند سالها قبل از مرگ، حتی از دوران جوانی، وصیّت خود را بنویسد، یا اگر برنامه و اموالی قابل ملاحظه دارد، برای پیشگیری از بلاتکلیفی وارثان و پرهیز از پرداخت مالیات اضافی وکیلی برای خود برگزیند.

372- جمله «حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِین» در آیه 241 این سوره در رعایت حقوق زنان مطلّقه آمده است و نیز جمله «حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِین» در آیه 236 همین سوره و همین موضوع.