فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
حال اگر کسی بیم تمایل [به باطل] 373 یا تنگنظری 374 نسبت به وصیّت کننده داشته باشد و [بخواهد] میان آنها [=وصیّت کننده و ورثه] آشتی دهد، گناهی بر او نیست، 375 بیگمان خدا بخشنده مهربان است.
373- « جَنَف»، تمایل ناحق پیدا کردن به کسی یا چیزی است [برخلاف حَنَفَ که بیانگر میل به حق است]. شخص وصیت کننده ممکن است به دلیل کدورتی که از همسر یا فرزند خود دارد، او را از ارث محروم سازد یا از سهمش بکاهد. این کار تمایل به باطل «جَنَف» است.
374- اغلب مترجمین، واژه «اثم» را معادل گناه گرفتهاند. ذنب، جور و جرم و... را هم گناه ترجمه میکنند، در حالیکه هر کدام از این واژهها معنای ویژه خود را دارند. واژه «اثم» مقابل واژه «بِرّ» میباشد. بِرّ، دلالت بر همه جانبه بودن نیکی و تعمیم آن و وسعت نظر میکند و «اثم» کاملا برعکس است و دلالت بر تنگنظری، خودخواهی و محدودیت دید آدمی دارد.
375- «جَنَحَ»، گرائیدن و تمایل نشان دادن است، بال پرندگان را گویا به این جهت جناح میگویند که با آن به هر طرف خواستند متمایل میشوند. جناح را مُعرب گناه فارسی دانستهاند. جالب اینکه 25 بار «لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» در قرآن آمده است بدون آنکه حتی یکبار هم «جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» آمده باشد!