وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ

و چون [با جلب نظر مردم] به ولایت [=حاکمیت و قدرت] رسید، به تبه‌کاری در زمین و نابودی کشت و نسل می‌کوشد 438 [=حاصل حکومتش هلاک حرث و نسل است]، با آنکه خدا تباهی را دوست ندارد. 439

438- در برابر دو گروه پیشین، که به هر حال حاجات دنیایی یا فراتر از آن را از خدا طلب می‌کنند، گروه سومی هم وجود دارند که از خدا فقط برای جلب توجه و تمایل مردم به «خود» استفاده می‌کنند و با سوار شدن بر موج احساسات و عواطف دینی مردم، فریبکارانه سخنانی [وعده‌هایی از آب و نان و کار و مسکن و رفاه] تحویل توده‌های مردم می‌دهند. چرب زبانی این قدرت طلبان، زود باورانی را به هیجان و حمایت وا می‌دارد و او [یا آنها] را خادم ملت تصور می‌کنند، اما همین که به «ولایت» رسید، [تولّی= با تلاش و کوشش به تولیّت و تسلط بر امور رسیدن]، محصول و نتیجه حکومت و ولایتش جز نابودی تولیدات [کشاورزی، دامداری، صنعت و...] و نسل [کُشتن مردم، سرکوب، سلب آزادی و حقوق ملت، تخریب فرهنگی و اخلاقی در گسترش ریاکاری و نفاق، اعتیاد، فساد، فحشاء، دزدی و...] نخواهد بود. چنین است سرانجام استبداد و استیلای ظالمان.

439- ر ک به پاورقی 416 (2:195) .