وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
و از مردم کسی [هم با این خصوصیات] است که جانش را در طلب خشنودی خدا میفروشد 442 و [البته] خدا نسبت به [چنین] بندگان مهربان است. 443
442- و بالاخره در چهارمین رده، از طبقهبندی مردم، کسی [یا کسانی] را معرفی میکند که از خواستههای دنیایی یا [بهشت] اخروی برای خود گذشتهاند و نه تنها «خدا» را خرج «خود» در فریب «خلق» نمیکنند، بلکه جان خود را، بی هیچ انتظاری، جز جلب رضایت محبوب، همچون مشتری در معرض فروش و فنا شدن در راه حق میگذارند.
اجتماع بینظیر حج فرصت مناسبی در روزگاران پیشین برای گردهمایی و تبادل نظر نمایندگانی از شُعَب اُمت اسلام در موضوعات مختلف، از جمله و بلکه مهمتر از همه، تعیین امام و رهبری سیاسی بوده است. افشای چهره منافقان قدرتطلب [گروه سوم] و جان برکفان جویای رضایت ربّ [گروه چهارم] که جلوهگر صفات ذوالجلالند، انتخاب مردم را آسان میکند. به گفته مرحوم طالقانی، شناخت و ملاقات و انتخاب امام در پایان مراسم حج از وظایف مسلمانان محسوب میشده و در کتب فقهی پیش از قرون اخیر احکام آن ذکر شده است [پرتوی از قرآن، ج 2 ، ص 102 ، پاورقی].
معرفی این 4 گروه در پایان مراسم حج و اجتماع عظیم مسلمانان در مُنی، آگاه ساختن آنها از طیف تمایلات مردم است. گروههای اول و دوم اکثریت جامعه را تشکیل میدهند که به زندگی خود مشغولند. گروه سوم سروری و سیادت بر سایرین را در سر میپرورانند و خدا و خلق را خرج خود میکنند و بالاخره گروه چهارم از جان خود در راه خدا برای خلق او میگذرند و کاری به قدرت و ثروت، جز برای خدمت ندارند.
443- ر ک به پاورقی 294 (2:143) .