هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

- [با این همه آیات و بیّنات، آنهایی که دچار لغزش شدند] آیا جز این انتظار دارند که خدا و فرشتگان [آنچنان که می‌پندارند] در سایبان‌هایی از ابر سویشان آیند و کار [=آزمون خلق] به انتها رسد [=قیامت تحقّق یابد؛ تا تسلیم حق شوند]؟ حال آن که همه امور به سوی خدا برمی‌گردد. 447

447- اصطلاح «لقمه جویده در دهان کسی گذاشتن» بیانگر نهایت تنبلی و تن‌پروری کسانی است که همت و حوصله تلاش و تکاپو را ندارند. هشدار توبیخی این آیه متوجه کسانی است که به جای تحقیق و تفکر برای رسیدن به حقیقت، تا خدا و فرشتگان خدمت آنها نرسند و خود را معرفی نکنند! و یا وعده قیامت و عذاب تحقق نیابد، ایمان آوردنی نیستند. مشابه این توصیف در آیه 158 سوره انعام (6:158) و آیه 92 سوره اسراء (17:92) نیز آمده است. کسانی که نمی‌خواهند با تفکر و تلاش خود به حقیقت برسند، یا انتظار دارند حقیقت [خدا و فرشتگان] سراغ آنها بروند [حالت اول]، یا آنکه در چنان بُن‌بستی از عذاب قرار گیرند که مجبور شوند [حالت دوم]. آیه 92 اسراء (17:92) هر دو حالت را بیان کرده است.
اتفاقاً کلمه ظلال در این آیه می‌تواند ابر تیره عذاب هم باشد. بسیاری از اقوام ستمگر گذشته گرفتار آتشفشان عذاب اعمال خود شدند. ابرهای تیره آتشفشان که از گدازه‌ها و خاکسترهای داغ تشکیل می‌گردد، همچون سایه سیاهی بر سرزمین‌های اطراف حرکت می‌کند. قوم شعیب با تمسخر به او گفتند: اگر راست می‌گویی قطعه‌ای از آسمان را بر ما فرو ریز [کنایه از ابر آتشفشان]، قرآن عذاب آن قوم را همین «عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّه» [شعراء 189 (26:189) ] نامیده است. «سقوط قطعه‌ای از آسمان» [خاکستر آتشفشان] را در دو آیه دیگر می‌یابیم: طور 44- «وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ»، و اسراء 92- «أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا...».