وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِـمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

و مادران [به عواطف غریزی] دو سال تمام فرزندان خود را شیر می‌دهند. [این گرایش] برای کسی است که بخواهد [دوره] شیر دادن را تمام کند. و برعهده پدران است تأمین خوراک و پوشاک [زنان شیرده طلاق داده شده] مطابق عُرف [=شایسته]، و [البته] هیچکس جز به اندازه توانش مکلّف نمی‌شود. 507 نه هیچ مادری به خاطر [شیر دادن به] فرزندش زیان ببیند [=نفقه کمتری دریافت کند]؛ و نه هیچ پدری [در پرداخت نفقه بیشتر برای] فرزندش ضرر ببیند. و بر وارث نیز مشابه همین تعهّدات [در قبال مادر و فرزند] برقرار است. 508 و اگر آن دو [=مادر و پدر] با رضایت و مشورت خواستند [زودتر از دو سال] فرزند خود را از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست 509 و اگر هم خواستید دایه‌ای برای شیر دادن فرزندتان بگیرید گناهی بر شما نیست، به شرط آنکه مزدی را که به [دایه] می‌پردازید به شایستگی [=مطابق عرف] پرداخته باشید 510 و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به آنچه می‌کنید بیناست.

507- قرار گرفتن این آیه در متن آیات مربوط به طلاق، ارتباط مستقیم آن را با حقوق زنان باردار، یا وضع حمل کرده پس از طلاق نشان می‌دهد، هرچند مطلب جامعیت دارد و شرایط عادی را نیز شامل می‌شود. معمولا در شرایط عادی کمتر مادری برای شیر دادن نوزاد ادّعای دستمزد از شوهر یا دایه گرفتن می‌کند، ولی اختلافاتی که منجر به طلاق می‌شود، معمولا بر تعهّدات طرفین نسبت به یکدیگر، به خصوص نوزاد، تأثیر منفی می‌گذارد. از این روی برای حمایت از مادر باردار در دوران حاملگی، زایمان و شیردهی تا دو سال، همچنین حُسن مراقبت از نوزاد توصیه‌های جدّی در این آیه و آیات مشابه شده است.

508- این نکته بسیار مهمی است که به رغم عاطفه و علاقه طبیعی و غریزی مادر به شیر دادن طفل خویش، نمی‌توان این کار را بر او تحمیل کرد، بلکه مادر [به خصوص در دوران طلاق] می‌تواند در ازای شیر دادن، از پدر طفل هزینه‌ای دریافت کند. وقتی شیر دادن طفل را نمی‌توان بر مادران تکلیف کرد، آیا می‌توان انجام تکالیف خانه را، جز به رضایت و تمایل خودشان بر آنان تحمیل کرد!؟

509- وقتی ساده‌ترین امور زندگی مشترک، یعنی از شیر گرفتن کودکان، باید با رضایت و مشورت زن و شوهر انجام شود، چگونه می‌توان بقیه امور زندگی زناشویی را یکطرفه حل و فصل کرد؟ وقتی واحد خانواده باید با شور و مشورت اداره شود، چگونه می‌توان جامعه را به صورت استبدادی اداره کرد؟
رضایت امر دوطرفه است بنابراین «عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا» آمده است، اما چون دامنه مشورت گسترده است، کلمه «منهما» به دنبال آن نیامده و صلاح و مشورت کردن با دیگران را توصیه کرده است.

510- در جمله «إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَیْتُمْ»، فعل سَلَّمْتُم [تسلیم کرده‌اید] دلالت بر تواضع و فروتنی در تقدیم هزینه شیر دادن به مادر یا دایه می‌کند تا مبادا منّت گذاری و کراهت و تلخی در پرداخت دستمزد تأثیری منفی در روحیه مادر و دایه، به طور غیرمستقیم روی نوزاد بگذارد.